گر-از-جفای-تو-روزی-دلم-بیازارد

گر از جفای تو روزی دلم بیازارد – 167

  • دانلود دکلمه صوتی شعر گر از جفای تو روزی دلم بیازارد سعدی – غزل 167 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. کمند شوق کشانم به صلح باز آرد. ز درد عشق تو دوشم امید صبح نبود.

     

    شعر گر از جفای تو روزی دلم بیازارد – غزل 167 – سعدی

     

    گر از جفای تو روزی دلم بیازارد

    کمند شوق کشانم به صلح باز آرد

     

    ز درد عشق تو دوشم امید صبح نبود

    اسیر عشق چه تاب شب دراز آرد

     

    دلی عجب نبود گر بسوخت کآتش تیز

    چه جای موم که پولاد در گداز آرد

     

    تویی که گر بخرامد درخت قامت تو

    ز رشک سرو روان را به اهتزاز آرد

     

    دگر به روی خود از خلق در بخواهم بست

    مگر کسی ز توام مژده‌ای فراز آرد

     

    اگر قبول کنی سر نهیم بر قدمت

    چو بت پرست که در پیش بت نماز آرد

     

    یکی به سمع رضا گوش دل به سعدی دار

    که سوز عشق سخن‌های دلنواز آرد

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    گر از جفای تو روزی دلم بیازارد صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر گر از جفای تو روزی دلم بیازارد سعدی است. این قطعه‌ها توسط محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب و حمیدرضا محمدی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    15 جمله معروف مرگ خوش آلبر کامو – تکه کتاب

    شعر مرا دوست بدار اندکی ولی طولانی کریستوفر مارلو

    شعر ما را همه شب نمی‌برد خواب سعدی – غزل 26

    شعر چون عهده نمیشود کسی فردا را خیام – رباعی 2

     

    معنی گر از جفای تو روزی دلم بیازارد

    گر از جفای تو روزی دلم بیازارد کمند شوق کشانم به صلح باز آرد

    اگر وقتی دلم از ستم تو آزرده شود . باز هم اشتیاق مثل کمندی مرا برای آشتی کشان کشان به جانب تو می آورد .

    [ آزردن = مجروح و رنجیدن / شوق =اشتیاق و آرزومندی و آن جَستن دل است برای دیدن معشوق ، در نزد عارفان آتشی است که خداوند در دل اولیای خود قرار می دهد / کشان = در حالت کشیدن ]

     

    معنی ز درد عشق تو دوشم امید صبح نبود

    ز درد عشق تو دوشم امید صبح نبود اسیر عشق چه تاب شب دراز آرد

    در اثر درد عشق امیدوار نبودم که شب را به صبح برسانم . به راستی آنکه در چنبرۀ عشق اسیر است ، چگونه می تواند شب دراز جدایی را تحمّل کند ؟

    [ درد = احساس نیاز و تمنّای شدید برای رسیدن به معشوق ، درد طلب عشق / دوش = دیشب / تاب آوردن = تحمّل کردن و طاقت آوردن ]

     

    معنی دلی عجب نبود گر بسوخت کآتش تیز

    دلی عجب نبود گر بسوخت کآتش تیز چه جای موم که پولاد در گداز آرد

    اگر دلی بسوزد تعجبی ندارد زیرا آتش شعله ور ، پولاد را هم ذوب می کند تا چه رسد به دلی که همچون موم نرم است .

    [ آتش تیز = آتش تند و سوزان و افروخته / موم = مادّۀ زرد رنگ و نرم و بسیار قابل جذب که مظهر نرمی و تسلیم است / در گداز آوردن = ذوب کردن ]

     

    معنی تویی که گر بخرامد درخت قامت تو

    تویی که گر بخرامد درخت قامت تو ز رشک سرو روان را به اهتزاز آرد

    تو آن کسی هستی که اگر قامت چون درخت تو خرامیدن آغاز کند . سرو روان در اثر رشک قامتت به حرکت درمی آید .

    [ خرامیدن = با ناز و خوشی حرکت کردن / رشک = حسد / سرو روان = سرو بالنده و قد کشیده / اهتزاز = جنبش و حرکت ]

     

    معنی دگر به روی خود از خلق در بخواهم بست

    دگر به روی خود از خلق در بخواهم بست مگر کسی ز توام مژده‌ای فراز آرد

    بعد از این در به روی خود می بندم و با مردم نمی پیوندم . مگر با کسی که از تو خبر خوشی برایم بیاورد .

    [ فراز آوردن = پیش آوردن ]

     

    معنی اگر قبول کنی سر نهیم بر قدمت

    اگر قبول کنی سر نهیم بر قدمت چو بت پرست که در پیش بت نماز آرد

    اگر بپذیری ، سر بر قدمت می گذاریم . به همان گونه که بت پرست در پیش بت به سجده می افتد .

    [ نماز آوردن = سجده کردن و پرستیدن / سر بر قدم نهادن = کنایه از مطیع و تسلیم شدن ]

     

    معنی یکی به سمع رضا گوش دل به سعدی دار

    یکی به سمع رضا گوش دل به سعدی دار که سوز عشق سخن‌های دلنواز آرد

    یک بار با گوش خرسندی از صمیم دل به سعدی گوش فرا ده . زیرا سوزش عشق موجب و موجد سخنان دلنشین خواهد شد .

    [ سمع رضا = گوش خشنودی و موافقت / دلنواز = زیبا و دلنشین / گوش داشتن = کنایه از توجّه کردن ]

     

     

    معنی غزل گر از جفای تو روزی دلم بیازارد سعدی چیست؟

    اگر وقتی دلم از ستم تو آزرده شود . باز هم اشتیاق مثل کمندی مرا برای آشتی کشان کشان به جانب تو می آورد .

    [ آزردن = مجروح و رنجیدن / شوق =اشتیاق و آرزومندی و آن جَستن دل است برای دیدن معشوق ، در نزد عارفان آتشی است که خداوند در دل اولیای خود قرار می دهد / کشان = در حالت کشیدن ]

     

    شعر گر از جفای تو روزی دلم بیازارد اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *