چست و چالاک بود کلاغ اما – شعر کلاغ و سنگ تد هیوز
چست و چالاک بود کلاغ اما
باید که نگران چشمان خود، آن دو قطره شبنم می بود.
سنگ، قهرمان کره ی زمین، به سنگینی به سوی او حرکت کرد.
جنگ را شرح کردن ارزشی ندارد
جایی که سنگ خود را به هزارن تکه ی خرد کرد بی شکل
حال آنکه کلاغ ناچار چابک تر شد.
میدان نامعمول فضا، نگران،
فریاد و هلهله برای این دو گلادیاتور تا ابد
ستیزشان هنوز پژواک می شود.
پرواز کنان به عبث – سنگ اما غبار شده است اکنون
و کلاغ هیولایی – یک چشم به هم زدنش
تمام زمین را به وحشت می اندازد.
و هنوز او، آن کس که هرگز کشته نشده است
نومیدانه قارقار می کند
و تازه زاده شده است.
مترجم: حسین مکی زاده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
دانلود آهنگ جدید شروین حاجی پور بعد ما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
آب
[ په. ] (اِ.) مایعی است شفاف، بی طعم و بی بو، مرکب از دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن ؛ o 2 H، در باور قدما یکی از چهار عنصر «آب، آتش، باد، خاک» محسوب میشده. معانی کنایی آب:
۱- آبرو.
۲- جلا، درخشندگی.
۳- رونق.
۴- اشک.
۵- عرق.
۶- نازکی.
۷- شادابی.
۸- زیبایی و شکوه.
۹- مَنی، نطفه.
۱۰ - ارج، قیمت.
۱۱ - پیشاب، ادرار.
۱۲ - عصاره، شیره.
۱۳ - رود، نهر.
۱۴ - بزاق، آب دهان. ؛ ~در هاون کوبیدن کار بیهوده کردن. ؛ ~از ~ تکان نخوردن ک نایه از: آرام بودن اوضاع و احوال. ؛ ~ از دست نچکیدن کنایه از: نهایت خست و پول دوستی. ؛ ~ از سر گذشتن بی فایده شدن چاره و تدبیر. ؛ ~ از دریا بخشیدن از دیگران مایع گذاشتن، از حساب دیگران بخشیدن. ؛ ~بر در کسی ریختن خدمت آن کس را کردن. ؛ ~ پاکی روی دست کسی ریختن اتمام حجت کردن، حرف آخر را زدن. ؛ ~زیر پوست کسی رفتن کنایه از: چاق شدن. ؛ از ~ گل آلود ماهی گرفتن از وضع آشفته سوء استفاده کردن. ؛~ از چیزی خوردن از آن چیز بهره مند شدن.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
چست و چالاک بود کلاغ اما باید که نگران چشمان خود،آن دو قطره شبنم می بود
شعری که خواندیم اثر «تد هیوز » بود، هیوز از «شاعران انگلستان» است. شعر بالا با سطر «چست و چالاک بود کلاغ اما
باید که نگران چشمان خود، آن دو قطره شبنم می بود.» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر کلاغ و سنگ تد هیوز
دیدگاهتان را درباره ی شعر کلاغ و سنگ تد هیوز، این شاعر خوبِ انگلستان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023