وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم

وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم _ 82

  • شعر وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم _ غزل82 _ ملک الشعرا بهار 

     

    وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم

    بزمی آراسته و شرب مدامی بکنیم

     

    نیک فالی است که در غرّهٔ شوال به مهر

    ماه را نو به خط سبز غلامی بکنیم

     

    مفتی شهر خراب از می نابست بیا

    کاقتدایی ز ارادت به امامی بکنیم

     

    لله الحمد که این عاشقی و شرب مدام

    نگذارند که ما فعل حرامی بکنیم

     

    شحنه ‌با شیخ به جنگ است بیا تا من وتو

    اندرین فرصت کم عیش تمامی بکنیم

     

    موسم عربده و رقص و نشاط است ولی

    چرخ گردان نگذارد که قیامی بکنیم

     

    نگذاریم به گیتی اثر از جور رقیب

    گر درین عشق خطرناک دوامی بکنیم

     

    حالیا مصلحت آنست که اندر همه شهر

    هرکرا صورت خوبی‌است سلامی بکنیم

     

    افسر ماه مکلل شود از شعر بهار

    گر زخاک در او کسب مقامی بکنیم

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)

     

    قالب: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    نه خود اندر زمین نظیر تو نیست – 126

    چو گل بیش ندهم سران را صداعی – ۲۱۷

    درغمش هرشب به گردون پیک آهم می‌رسد _ 46

    آن که رخسارِ تو را رنگِ گل و نسرین داد _ 112

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم بزمی آراسته و شرب مدامی بکنیم نیک فالی است که در غرّهٔ شوال به مهر ماه را نو به خط سبز غلامی بکنیم» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «حالیا مصلحت آنست که اندر همه شهر هرکرا صورت خوبی‌است سلامی بکنیم افسر ماه مکلل شود از شعر بهار گر زخاک در او کسب مقامی بکنیم» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *