شعر هوشم ز سر پریده از ماجرای واگون ملک الشعرا بهار
ماجرای واگون
هوشم ز سر پریده از ماجرای واگون
از دنگدنگ واگون، از هایهای واگون
از جالسان واگون راحتتر است صدبار
آن کس که جان سپارد در زیر پای واگون
زاسرار قبر و محشر، آگه شود به یکبار
آن کس که از جهالت، شد مبتلای واگون
آدم به روی آدم، حیوان به روی حیوان
اینست یک اشارت، از تنگنای واگون
سوهان مرگ گویی در استخوان تراشی است
چون روی ربل غلطد عرادههای واگون
باشد به رنگ و نکهت چون دستگاه سلاخ
آن تختهها که نصب است اندر فضای واگون
با گاری شکسته، کاز کوهپایه غلطد
یکسان بود به واقع سیر و صدای واگون
اصحاب را به مقصد، نزدیکتر رساند
گر چاروای لنگی باشد به جای واگون
با راکبان واگون همره رسد به خانه
افتد اگر چلاقی، اندر قفای واگون
در پایتخت ایران، این بلعجب که نبود
ز آثار علم و عمران، چیزی سوای واگون
آنهم به این فضاحت، آنهم به این کثافت
از ابتدای واگون، تا انتهای واگون
مطالب بیشتر در:
ملک الشعرا بهارشعر مشروطه
وزن شعر: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعر: قصیده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
دانلود آهنگ حیف سامان جلیلی + پخش آنلاین
تو هم امروز بده بوسه به من – بوسه
تورو دوست دارم (رفت تموم یادگاریاشو برد)
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
هوشم ز سر پریده از ماجرای واگون
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هوشم ز سر پریده از ماجرای واگون از دنگدنگ واگون، از هایهای واگون از جالسان واگون راحتتر است صدبار آن کس که جان سپارد در زیر پای واگون» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «در پایتخت ایران، این بلعجب که نبود ز آثار علم و عمران، چیزی سوای واگون آنهم به این فضاحت، آنهم به این کثافت از ابتدای واگون، تا انتهای واگون» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر ماجرای واگون ملک الشعرا بهار
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر ماجرای واگون ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024