شعر هنگام که دیگر احمدرضا احمدی

هنگام که دیگر از تو خبری نیست

  • شعر هنگام که دیگر از تو خبری نیست احمدرضا احمدی

     

    هنگام که دیگر
    از تو خبری نیست

    من گمراه ابرم

    آسمان را شاهد دارم

    که تو در این خانه

    گیسوان به باد سپردی

     

    من چهره‌ام را در آفتاب گم کردم

    تا تو

    جای پنهان گیاه پژمرده را

    در علفزار

    بی‌پایان

    بیابی

     

    خواهش دارم

    بازهم با باد بازگردی

    که من چهره‌ی تو را بشناسم

     

    ضیافت‌ها در باد دارم

    باد بی‌شمار، گستاخ

    بر من سلطه دارد

     

    از بوسه‌های دریا

    سرشارم

    اکنون، می‌آموزم

    که شبنم لغزان بر درختان صبحگاهی

    مرا در افراط

    تکرار نام تو

    بی‌حاصل

    به باد سپرد

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب

    شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16

    جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما

    شعر پنجره فروغ فرخزاد

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی احمدرضا احمدی

     

    اشعار احمدرضا احمدی

     

    مجموعه شعر قافیه در باد گم می شود

     

    هنگام که دیگر از تو خبری نیست

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هنگام که دیگر از تو خبری نیست من گمراه ابرم آسمان را شاهد دارم که تو در این خانه گیسوان به باد سپردی من چهره‌ام را در آفتاب گم کردم تا تو جای پنهان گیاه پژمرده را در علفزار بی‌پایان بیابی» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «از بوسه‌های دریا سرشارم اکنون، می‌آموزم که شبنم لغزان بر درختان صبحگاهی مرا در افراط تکرار نام تو بی‌حاصل به باد سپرد» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر هنگام که دیگر احمدرضا احمدی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعرهنگام که دیگر احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *