دانلود دکلمه صوتی شعر هر که مجموع نباشد به تماشا نرودسعدی – غزل 264 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. یار با یار سفرکرده به تنها نرود. باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش.
شعر هر که مجموع نباشد به تماشا نرود – غزل 264 – سعدی
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود
یار با یار سفرکرده به تنها نرود
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
بر دلآویختگان، عرصه عالم تنگست
کان که جایی به گل افتاد دگر جا نرود
هرگز اندیشه یار از دل دیوانه عشق
به تماشای گل و سبزه و صحرا نرود
به سر خار مغیلان بروم با تو چنان
به ارادت که یکی بر سر دیبا نرود
با همه رفتن زیبای تذرو اندر باغ
که به شوخی برود پیش تو زیبا نرود
گر تو ای تخت سلیمان به سر ما زین دست
رفت خواهی عجب ار مورچه در پا نرود
باغبانان به شب از زحمت بلبل چونند
که در ایام گل از باغچه غوغا نرود
همه عالم سخنم رفت و به گوشت نرسید
آری آنجا که تو باشی سخن ما نرود
هر که ما را به نصیحت ز تو میپیچد روی
گو به شمشیر که عاشق به مدارا نرود
ماه رخسار بپوشی تو بت یغمایی
تا دل خلقی از این شهر به یغما نرود
گوهر قیمتی از کام نهنگان آرند
هر که او را غم جانست به دریا نرود
سعدیا بار کش و یار فراموش مکن
مهر وامق به جفا کردن عذرا نرود
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
سعدی قالب: غزل وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر هر که مجموع نباشد به تماشا نرود سعدی است. این قطعهها توسط محسن لیلهکوهی، سعیده تهرانینسب و حمیدرضا محمدی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
ای صبا گر رهت افتاد بر آن گوشه بام
عمرم همه ناکام شد از بیکاری – ۳۲۴
جهان جوان شد و عمر دوباره باز آورد
دیدگاه کاربران دربارهی غزل هر که مجموع نباشد به تماشا نرود سعدی
سردار دکامی میگوید:
به نظرم در بیت هفتم- گر تو ای تخت سلیمان …-، وجه عجیب بودن را در ارتباط با بخش نخست بیت- رفتن تخت سلیمان بر سر ما- باید سنجید.
حال اگر عبارت “مورچه در پا نرود” را به معنای نرفتن مورچه “در” زیر پا بدانیم، وجه تعجب این است: زمانی که تخت سلیمان- مراد از آن هر چه باشد-، با همه جلال و عظمتش بر دوش باد و یا بر دوش یاران سلیمان بر بالای سر ما میرود، چیز عجیبی نیست که مورچهی بدون آن عظمت، در مواجهه با سلیمان و لشکرش، در زیر پا نرود و نادیده گرفته نشود و به او التفاتی نشود.
اما نکتهای که میماند این است که آیا عبارت “مورچه در پا نرفتن” را میتوان به معنای “مورچه در زیر پا نرفتن” دانست؟ میشود حدس زد- و البته این حدس را نسخ خطی باید تایید کنند- که عبارت این بوده باشد: “… عجب ار مورچه در جا نرود”.
این قرائت با آن آیه قرآنی در سوره نمل که اشاره به برخورد سلیمان و لشکرش با مورچگان دارد، سازگار است. البته سعدی هم این بیت را ناظر به چنان ماجرایی سروده است. در بخشی از آیه هجدهم سوره نمل آمده است: “… قالت نمله یا ایها النمل ادخلوا مساکنکم، لا یحطمنکم سلیمانُ و جنودُه …”. “… در خانههایتان داخل شوید …”؛ و به تعبیر این بیت- اگر سعدی چنین سروده باشد- در جا (خانه) شوید؛ پس “عجب ار مورچه در جا نرود”.
مهناز میگوید:
جسارت است
از این بیت
گر تو ای تخت سلیمان به سر ما زین دست
رفت خواهی عجب ار مورچه در پا نرود
چنین فهم می کنم :
اگر تو چنین با شکوه بر ما گذر کنی هر چه هست در نظرم بی مقدار جلوه می کند ،
باغبانان به شب از زحمت بلبل چونند
که در ایام گل از باغچه غوغا نرود
غلوّ درین بیت نمایان است که می گوید :
از بس بلبلان در باغ ، غوغا می کنند ، باغبان حتا شبها نیز خواب ندارد
مانا باشید.
شعر هر که مجموع نباشد به تماشا نرود کیست؟
این شعر اثر سعدی شیرازی است.
- هفتهای میرود از عمر و به ده روز کشید – 273 - ژوئن 12, 2023
- آن که نقشی دیگرش جایی مصور میشود – 272 - ژوئن 12, 2023
- بخت این کند که رای تو با ما یکی شود – 271 - ژوئن 11, 2023