هرکو در اضطراب وطن نیست

هرکو در اضطراب وطن نیست

  • شعر هرکو در اضطراب وطن نیست ملک الشعرا بهار 

    یا مرگ یا تجدد

     

    هرکو در اضطراب وطن نیست

    آشفته و نژند چو من نیست

     

    کی می‌خورد غم زن و دختر

    آن را که هیچ دختر و زن نیست

     

    نامرد جای مرد نگیرد

    سنگ سیه چو در عدن نیست

     

    مرد از عمل شناخته گردد

    مردی به‌شهرت و به‌سخن نیست

     

    نام ار حسن نهند چه حاصل

    آن‌را که خلق ‌و خوی حسن نیست

     

    فرتوت گشت کشور و او را

    بایسته‌تر ز گور و کفن نیست

     

    یا مرگ یا تجدد و اصلاح

    راهی جز این‌دو پیش وطن نیست

     

    ایران کهن شده است سراپای

    درمانش جز به تازه شدن نیست

     

    عقل کهن به مغز جوان هست

    فکر جوان به مغز کهن نیست

     

    ز اصلاح اگر جوان نشود ملک

    گر مرد جای سوگ و حزن نیست

     

    وبرانه‌ایست کشور ایران

    وبرانه را بها و ثمن نیست

     

    امروز حال ملک خرابست

    بر من مجال شبهت و ظن نیست

     

    شخصی زعیم و کارگشا، نی

    مردی دلیر و نیزه فکن نیست

     

    اخلاق مرد و زن همه فاسد

    جز مفسدت بسر و علن نیست

     

    خویشی میان پور و پدر، نه

    یاری میان شوهر و زن نیست

     

    تن‌ها سپید و پاک ولیکن

    یک خون پاک در همه تن نیست

     

    امروز چشم مردم ایران

    جز بر خدایگان زمن نیست

     

    شاها تویی که شب ز غم ملک

    در دیده‌ات مجال وسن نیست

     

    بنگر به ملک خویش که در وی

    یک تن جدا ز رنج و محن نیست

     

    درکشور تو اجنبیان را

    کاری جز انقلاب و فتن نیست

     

    بیدادها کنند وکسی را

    یک دم مجال داد زدن نیست

     

    هرسو سپه کشند و رعیت

    ایمن به‌دشت وکوه و دمن نیست

     

    در فارس نیست خاک و به تبریز

    کزخون به رنگ لعل یمن نیست

     

    کشور تباه گشت و وزیران

    گویی زبانشان به دهن نیست

     

    حکام نابکار ز هر سوی

    غارت کنند و جای سخن نیست

     

    یار اجانب‌اند و بدین فن

    کس را به کارشان سن و من نیست

     

    معزول می‌شود به فضاحت

    آن کس که مرد حیله و فن نیست

     

    شاها بدین زبونی و اهمال

    امروز هند و چین و ختن نیست

     

    با دشمنان ملک بفرمای

    کاین باغ جای زاغ وزغن نیست

     

    ورنه نعوذباله فردا

    این باغ و کاخ و سرو و سمن نیست

     

    گفتم به طرزگفتهٔ مسعود

    «‌امروز هیچ خلق چو من نیست‌»

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیلن (مضارع مسدس اخرب مکفوف)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    گویی علامت بشر اندر جهان‌، غم است – غم

    دانلود آهنگ جدید روزبه نعمت الهی عزیز بشین به کنارم  + پخش آنلاین 

    12 جمله معروف باغ همسایه خوسه دونوسو – تکه کتاب

    ساقی گل و سبزه بس طربناک شده‌ست – 37

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

     

    هرکو در اضطراب وطن نیست

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هرکو در اضطراب وطن نیست آشفته و نژند چو من نیست کی می‌خورد غم زن و دختر آن را که هیچ دختر و زن نیست» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ورنه نعوذباله فردا این باغ و کاخ و سرو و سمن نیست گفتم به طرزگفتهٔ مسعود «‌امروز هیچ خلق چو من نیست‌»» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر یا مرگ یا تجدد ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر یا مرگ یا تجدد ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *