شاعر این بیت ها را گرداگرد تصویر خویش نوشته است ایرج میرزا
من آن ساعت که از مادر بزادم
به دام مهر و چنگ مه فتادم
مرا گفتند مهر و مه دو خادم
به نوبت روز و شب بر من مُلازم
یکی ماما یکی لالای من شد
سر زانوی این دو جای من شد
به من گفتند کاین لالا و ماما
کُهن خدمتگزارانند بر ما
نیاکان تو را هم این دو بودند
که روز و شب پرستاری نمودند
توهم از این دو یابی پرورش ها
خوری از سفره اینان خورش ها
گرفتم بیش راه زندگانی
ز طفلی پا نهادم در جوانی
ز یک تا سن سیّ و چِل رسیدم
خودی آراستم ، قدّی کشیدم
به زیورها همی کردم مزین
برون و اندرون خانه من
لبم از لعل شد دندان ز لُولُو
ز نقدِ عمر جیب و جَیب مملو
دو چشم از جزع و دو گونه ز مرجان
گهرهای فراوان هشته در جان
ز عنبر موی کردم از صدف گوش
ز سیم ساده آکندم بُنا گوش
چوکم کم صاحب این مایه گشتم
رفیق دختر همسایه گشتم
بنای شهوت و مستی نهادم
زمام دل به دست نفس دادم
دو خادم یافتندم غافل و مست
برای غارتم گشتند هم دست
چو آگاه از درون بیت بودند
اثاث البیت را یک یک ربودند
یکی شب آمد و لعل لبم برد
یکی روز آمد و رختِ شبم برد
یکی از نقد عمرم کاست کم کم
یکی از گوهر جانم دمادم
دو جِزع و سی و دو لُوءلُوء شد از چنگ
یکی از شیشه و آن دیگر از سنگ
چه گویم خود چه ها آمد به روزم
چسان کردند کم کم مایه سوزم
تهی شد خانه ، خالی ماند دستم
به پنجاه و سه سال اینم که هستم
نه احساسات من باقی نه افکار
همانا صورتی هستم به دیوار
سپارم نوجوانان وطن را
که گاهی بنگرند این عکس من را
ز کَیدِ مهر و مه غافل نمانند
جوانی را به غفلت نگذرانند
مطالب بیشتر در:
ایرج میرزاشعر مشروطه
وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بالها مولانا – غزل 2
دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جگر واژهایستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. ا را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
من آن ساعت که از مادر بزادم
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «من آن ساعت که از مادر بزادم به دام مهر و چنگ مه فتادم مرا گفتند مهر و مه دو خادم به نوبت روز و شب بر من مُلازم» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ایرج میرزا که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ایرج میرزا بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «سپارم نوجوانان وطن را که گاهی بنگرند این عکس من را ز کَیدِ مهر و مه غافل نمانند جوانی را به غفلت نگذرانند» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر من آن ساعت که از مادر بزادم ایرج میرزا
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر من آن ساعت که از مادر بزادم ایرج میرزا بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024