شوق و خیال خوردش یا جای داشته – شعر روی جدارهای شکسته نیما یوشیج
شوق و خیال خوردش یا جای داشته
و امید طعمه بر زبر سنگ خاره ایش
بر پای داشته،
دیری است یک گرسنه به دل لاشخوار پیر
خاموش وار نشسته
روی جدارهای شکسته.
*
روی نمای ساختمان ها
کز هر گشاد آن،
آبادی دروغی
بر پای سف زده، رده بسته.
بیهوده نیست حیوان، با معده اش گرسنه،
کافتاده از فغان و خروشست.
در کارگاه پر ولع هر نگاه او
بسیار امید طعمه بجوشست.
بر هر کجا نشیند،
از هر طرف که بیند،
در چشم ها که در مه هرای آفتاب
بگشاده یا بگسسته،
روی جدارهای شکسته.
او از همین زمان مزه ی ناچشیده را
در گردش آوریده به کامش،
زین گردش نهائی، منقارهاش تیز؛
هر لحظه می گشاید؛
ناجسته می ستاند؛
نادیده می رباید؛
و تنگنای معده ی او از خورش تهی،
آهنگ بی شمار خوری را
با معده می سراید.
طعم مدید طعمه ی خود را
می آکند به هر رگ بی تاب.
آری جدای معده ی خشکش
می گیرد از ره آن آب.
*
در معرض نگاه امید آشناش نیست
جز پوستواره ای.
وین زنده دان- ستوه ز بسیار خوارگی-
جز طعمه ی دم دگر لاشخواره ای.
*
نوبت زوالشان را اعلام می کند.
مرگ ایستاده است و از آنان
(با جنبشی که در دم آخر
هر زنده را به نزع روانست)
تن رام می کند.
*
می داند این حکایت را لاشخوار پیر،
نوبت شمار حوصله آور
آن جیره خوار مرگ،
در دشت های خامش بنیاد
کشتارها که خواهد افتاد؛
وز مژده ی امید دمبدمش هست مست او
در رقص با خیال چنان مست هست او.
*
زین روی بیند آنچه نه کس بیند:
رؤیای یک جدال پر از وحشتش به چشم
افکنده طرح؛ در سر او شکل آن جدال
هر لحظه می نشیند.
آن دم که می نماید از دور
چون لخته ای به دود
سر می دهد تکان
و او متصل نوکش را می آورد فرود
بر سنگ ها که گویی از صبر همچو او
با هم نشسته، دسته ببسته
روی نمای ساختمان ها،
روی جدارهای شکسته.
مهرماه 1326
قالب شعر: نیمایی
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
شوق و خیال خوردش یا جای داشته
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «شوق و خیال خوردش یا جای داشته / و امید طعمه بر زبر سنگ خاره ایش / بر پای داشته، / دیری است یک گرسنه به دل لاشخوار پیر / خاموش وار نشسته / روی جدارهای شکسته » آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نیما یوشیج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نیما یوشیج بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «با هم نشسته، دسته ببسته / روی نمای ساختمان ها، / روی جدارهای شکسته » از چه سطرهایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر روی جدارهای شکسته نیما یوشیج
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر روی جدارهای شکسته نیما یوشیج بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید
پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:
- اوزان و بحرهای شعر فارسی - سپتامبر 24, 2023
- اشعار، ترجمهها و نقدهای احمد شاملو - سپتامبر 13, 2023
- اشعار احمد شاملو + بیوگرافی - سپتامبر 10, 2023