شعر روزهای اول از دو پرنده آغاز شد احمدرضا احمدی
روزهای اول از دو پرنده
آغاز شد
دو پرنده کنار پنجره
آمدند
شما پرندهها را دانه
داديد
پرندهها هر دو رنگ سياه
داشتند.
من شما را صدا کردم
پرندهها پر زدند
از کنار پنجره گذشتند
در پهنهی آسمان گم شدند
شما آسمان را ديديد
آنروز آسمان آبی بود
ولی تکههای سفيد ابر
داشت
پرندهها رفته بودند
من و شما به کنار ميز ناهار
رسيديم
مهمانان ديگر هم بودند
من آن روز مهمان بودم
من و همه مهمانان از پشت
پردههای خانهی شما
درختان را میديديم
که سبز بود
در خانهی شما انبوه چمنها
بسوی گلها جاری بود
روز ۲۹ اسفند نيست
فردا روز ۲۹ اسفند است
هنوز باران پايان نگرفته است
ولی شما امروز خواهيد گفت:
مرا دوست داريد.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب
شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16
جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی احمدرضا احمدیاشعار احمدرضا احمدی
مجموعه شعر هزار پله به دریا مانده است
روزهای اول از دو پرنده
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «روزهای اول از دو پرنده آغاز شد دو پرنده کنار پنجره آمدند شما پرندهها را دانه داديد پرندهها هر دو رنگ سياه داشتند. من شما را صدا کردم پرندهها پر زدند از کنار پنجره گذشتند در پهنهی آسمان گم شدند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «من و همه مهمانان از پشت پردههای خانهی شما درختان را میديديم که سبز بود در خانهی شما انبوه چمنها بسوی گلها جاری بود روز ۲۹ اسفند نيست فردا روز ۲۹ اسفند است هنوز باران پايان نگرفته است ولی شما امروز خواهيد گفت: مرا دوست داريد.» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر روزهای اول احمدرضا احمدی
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر روزهای اول احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023