دانلود دکلمه صوتی شعر دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت سعدی – غزل 130 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت. در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد.
شعر دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت – غزل 130 – سعدی
دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت
ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت
در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد
با پریشانی دل شوریده چشم خواب داشت
کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل
شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت
نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت
دیدهام میجست و گفتندم نبینی روی دوست
خود درفشان بود چشمم کاندر او سیماب داشت
ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین مینمود
کی گمان بردم که شهدآلوده زهر ناب داشت
سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق
اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
سعدی قالب: غزل وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
چو دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت سعدی است. این قطعهها توسط محسن لیلهکوهی، سعیده تهرانینسب و حمیدرضا محمدی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
ای کمانابرو به عاشق کن ترحم گاه گاهی _ 99
دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور
شعر مرا دوست بدار اندکی ولی طولانی کریستوفر مارلو
معنی دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت
دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت
ای محبوب من، دیشب در فراق رویت جانم از غمی که از تو دور باد در تب و تاب بود و چشمانم به سان ابر از عشق درون سیل اشک بر گونه ام جاری می ساخت.
[ دوش = دیشب / تاب = رنج و غم ، آتش و سوز / سودا = عشق ، یکی از اخلاط اربعه که غلبۀ آن موجب عشق و هوس و خیال ( مالیخولیا ) می شود ].
معنی در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد
در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد با پریشانی دل شوریده چشم خواب داشت
عقل بیچاره در اندیشیدن لگدکوب عشق گردید و در این حال دلِ بی قرار و آشفته انتظار آرامش و خفتن داشت.
[ مسکین = آن که هیچ ندارد ، حقیر و ضعیف / چشم داشتن = کنایه از توقّع و انتظار داشتن ، امید و آرزو داشتن ].
معنی کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل
کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت
درد جدایی ات طبل یغماگری را در گرداگرد شهر دل به صدا درآورد و عشق تو خانۀ عقل را مثل گویی اسیر دست چوگان ساخت.
[ کوس = طبل بزرگ که در جنگ ها زنند / طبطاب = چوبی است که در فارسی به آن تختۀ گوی بازی گویند ].
معنی نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت
دل تصویر اسم تو را مثل محرابی برای تسبیح گفتن خود قرار داده و سحرگاهان تسبیح گویان روی به محراب تصویر نامت نهاده بود.
[ محراب = جایی در مسجد که امام در آنجا نماز می گزارد ، قبله / تسبیح = در لغت به معنی سبحان الله گفتن و خدا را به پاکی یاد کردن است و نیز سُیحه را گویند و آن عبارت از وسیله ای است از دانه های به رشته کشیده شده ].
معنی دیدهام میجست و گفتندم نبینی روی دوست
دیدهام میجست و گفتندم نبینی روی دوست خود درفشان بود چشمم کاندر او سیماب داشت
چشمم می پرید و بایستی در اثر این تفأّل به دیدار دوست نایل می آمدم ، امّا به من گفتند: که روی او را نخواهی دید، گرچه چشم من به سبب سیمابی که در درون داشت مروارید اشک می افشاند.
[ دیده جَستن = پریدن چشم که نشانۀ تفأّل و شگون بوده است و شوق و اشتیاق را می رساند / دُر = مروارید / سیماب = جیوه / دُر افشان بودن چشم = کنایه از گریان بودن چشم ].
معنی ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین مینمود
ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین مینمود کی گمان بردم که شهدآلوده زهر ناب داشت
در اثر سازگاری فلک آغاز کار عاشقی ام بسیار شیرین به نظر می رسید، امّا کی گمان می کردم که فلک وصال شیرین مرا به زهر آلوده سازد.
[ شهد = عسل و انگبین / شهدآلوده = شیرین / ناب = خالص ].
معنی سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق
سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت
ای سعدی ، این راه در دریای عشق سخت و دشوار گشته است. باری، تو در آغاز عاشقی اندکی شکیبایی و تاب و توان داشتی.
[ آخر = به هر حال ، خلاصه ، باری / پایاب = بن و قعر آب که پای بدان رسد ، تاب و توان ].
معنی غزل دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت سعدی چیست؟
ای محبوب من، دیشب در فراق رویت جانم از غمی که از تو دور باد در تب و تاب بود و چشمانم به سان ابر از عشق درون سیل اشک بر گونه ام جاری می ساخت.
[ دوش = دیشب / تاب = رنج و غم ، آتش و سوز / سودا = عشق ، یکی از اخلاط اربعه که غلبۀ آن موجب عشق و هوس و خیال ( مالیخولیا ) می شود ].
شعر دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت اثر کیست؟
این شعر اثر سعدی شیرازی است.
- هفتهای میرود از عمر و به ده روز کشید – 273 - ژوئن 12, 2023
- آن که نقشی دیگرش جایی مصور میشود – 272 - ژوئن 12, 2023
- بخت این کند که رای تو با ما یکی شود – 271 - ژوئن 11, 2023
استادشجریان هم به زیبایی خوانده اند