شعر دل ز جا برد سحر مرغ سحرخیز مرا ملک الشعرا بهار
نمایندگی ترشیز
دل ز جا برد سحر مرغ سحرخیز مرا
مژدهای داد خوشآهنگ و دلاویز مرا
گفت کآزادیخواهان دیار کشمر
برگزیدند به تکریم و به تعزیز مرا
از همه ملک به منشان نگه افتاد ز مهر
زانکه بود از بدی و کژی پرهیز مرا
کرد فارغ ز ترشرویی بجنورد عبوس
انتخاب هنری مردم ترشیز مرا
خان بجنورد ندانست که مردان بزرگ
میشناسد به واشنتن و پاریز مرا
بر سر دولت بشکست مرا چندین بار
خواست تا بر سر قانون شکند نیز مرا
تا رود مجری تحدید به تهدید ز شهر
خواست کردن به یکی مفسده تجهیز مرا
تلگرافاتی از سید و آخوند، به قهر
بفرستاد که در کار کند تیز مرا
ظلمی ار بود عمومی بد و او خواست کند
همچو این قافیه وادار به تبعیض مرا
به خیالش که وکیل خود و اقوام ویم
که به هر جنگ فرستاد جلوریز مرا
گرچه من بودم مبعوث دموکرات ولی
بیسبب منت او گشت گلاویز مرا
او ندانست که گر اهل خراسان بدرست
نپذیرند، پذیرند به تبریز مرا
نه به کرمان و صفاهان ، که به کرمانشه و یزد
میستایند و به شیراز و به نیریز مرا
خاک فرغانه و قرقیز هم ار زیران بود
می گزیدند ز فرغانه و قرقیز مرا
و گر انسان ز من اعراض کند، بگزیند
بهم آوازی خود مرغ شبآویز مرا
وگر او نیز بتابد ز من اندوهی نیست
با یکی طبع چو دریای گهرخیز مرا
تاج زرین نکند خوشدلم، او برد گمان
دل کند خوش به یک انگشتر ارزیز مرا
شعر دل ز جا برد سحر مرغ سحرخیز مرا صوتی
پلیر زیر دکلمه ی صوتی شعر دل ز جا برد سحر مرغ سحرخیز مرا از ملک الشعرا بهار است. این قطعه توسط عندلیب خوانده شده است.
مطالب بیشتر در:
ملک الشعرا بهارشعر مشروطه
وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعر: قصیده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
8 جمله معروف پدر و پارامو خوآن رولفو – تکه کتاب
دانلود آهنگ ملت عشق روزبه نعمت الهی + پخش آنلاین
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست – 24
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
دل ز جا برد سحر مرغ سحرخیز مرا
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دل ز جا برد سحر مرغ سحرخیز مرا مژدهای داد خوشآهنگ و دلاویز مرا گفت کآزادیخواهان دیار کشمر برگزیدند به تکریم و به تعزیز مرا» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «وگر او نیز بتابد ز من اندوهی نیست با یکی طبع چو دریای گهرخیز مرا تاج زرین نکند خوشدلم، او برد گمان دل کند خوش به یک انگشتر ارزیز مرا» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر نمایندگی ترشیز ملک الشعرا بهار
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر نمایندگی ترشیز ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024