در-من-این-عیب-قدیمست-و-به-در-می‌نرود

در من این عیب قدیمست و به در می‌نرود – 266

  • دانلود دکلمه صوتی شعر در من این عیب قدیمست و به در می‌نرود سعدی – غزل 266 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. که مرا بی می و معشوق به سر می‌نرود. صبرم از دوست مفرمای و تعنت بگذار.

     

    شعر در من این عیب قدیمست و به در می‌نرود – غزل 266 – سعدی

     

    در من این عیب قدیمست و به در می‌نرود

    که مرا بی می و معشوق به سر می‌نرود

     

    صبرم از دوست مفرمای و تعنت بگذار

    کاین بلاییست که از طبع بشر می‌نرود

     

    مرغ مألوف که با خانه خدا انس گرفت

    گر به سنگش بزنی جای دگر می‌نرود

     

    عجب از دیده گریان منت می‌آید

    عجب آنست کز او خون جگر می‌نرود

     

    من از این بازنیایم که گرفتم در پیش

    اگرم می‌رود از پیش اگر می‌نرود

     

    خواستم تا نظری بنگرم و بازآیم

    گفت از این کوچه ما راه به در می‌نرود

     

    جور معشوق چنان نیست که الزام رقیب

    گویی ابریست که از پیش قمر می‌نرود

     

    تا تو منظور پدید آمدی ای فتنه پارس

    هیچ دل نیست که دنبال نظر می‌نرود

     

    زخم شمشیر غمت را به شکیبایی و عقل

    چند مرهم بنهادیم و اثر می‌نرود

     

    ترک دنیا و تماشا و تنعم گفتیم

    مهر مهریست که چون نقش حجر می‌نرود

     

    موضعی در همه آفاق ندانم امروز

    کز حدیث من و حسن تو خبر می‌نرود

     

    ای که گفتی مرو اندر پی خوبان سعدی

    چند گویی مگس از پیش شکر می‌نرود

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    در من این عیب قدیمست و به در می‌نرود صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر در من این عیب قدیمست و به در می‌نرود سعدی است. این قطعه‌ها توسط محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب و حمیدرضا محمدی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    غریب است سرگردانی در مه

    عمرم همه ناکام شد از بیکاری – ۳۲۴

    عادت ها می توانند انسان را نابود کنند

    چه لذتی دارد آغاز

     

     

    شعر در من این عیب قدیمست و به در می‌نرود کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»