شعر درختانی را از خواب بیرون می آورم احمدرضا احمدی

درختانی را از خواب بیرون می آورم

  • شعر درختانی را از خواب بیرون می آورم احمدرضا احمدی

     

    درختانی را از خواب بیرون می آورم
    درختانی را در آگاهی کامل از روز
    در چشمان تو گم می کنم
    تو که
    با همه ی فقر و سفره بی نان
    در کنارم
    نشسته ای
    لبخند برلب داری
    در چهر جهت اصلی
    چهار گل رازقی کاشته ای
    عطر رازقی ما را درخشان
    مملو از قضاوتی زودگذر به شب می سپارد
    همه چیز را دیده ایم
    تجربه های سنگین ما
    ما را پاداش می دهد
    که آرام گریه کنیم
    مردم گریز
    نشانی خانه
    خویش را گم کرده ایم
    لطف بنفشه را می دانیم
    اما دیگر بنفشه را هم نگاه نمی کنیم
    ما نمی دانیم
    شاید در کنار بنفشه
    دشنه ای را به خاک سپرد باشند
    باید گریست
    باید خاموش و تار
    به پایان هفته خیره شد
    شاید باران
    ما
    من و تو
    چتر را در یک روز بارانی
    در یک مغازه که به تماشای
    گلهای مصنوعی
    رفته بودیم
    گم کردیم

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب

    شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16

    جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما

    شعر پنجره فروغ فرخزاد

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی احمدرضا احمدی

     

    اشعار احمدرضا احمدی

     

    مجموعه شعر یادگاری

     

    درختانی را از خواب بیرون می آورم

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «درختانی را از خواب بیرون می آورم درختانی را در آگاهی کامل از روز در چشمان تو گم می کنم تو که با همه ی فقر و سفره بی نان در کنارم نشسته ای لبخند برلب داری در چهر جهت اصلی چهار گل رازقی کاشته ای عطر رازقی ما را درخشان مملو از قضاوتی زودگذر به شب می سپارد» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «شاید در کنار بنفشه دشنه ای را به خاک سپرد باشند باید گریست باید خاموش و تار به پایان هفته خیره شد شاید باران ما من و تو چتر را در یک روز بارانی در یک مغازه که به تماشای گلهای مصنوعی رفته بودیم گم کردیم» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر درختانی را از خواب بیرون می آورم احمدرضا احمدی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر درختانی را از خواب بیرون می آورم احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *