شعر حیلهها سازد در کار من آن ترک پسر _ غزل67 _ ملک الشعرا بهار
حیلهها سازد در کار من آن ترک پسر
تا دل خویش به او بازدهم بار دگر
گه فرو ریزد بر لالهٔ تر مشک سیاه
گه بیاراید مشک سیه از لالهٔ تر
چون مرا بیند دزدیده سوی من نکرد
من ندانم چه کنم یارب ازین دزد نگر
ترک من حیله بسی داند در بردن دل
داشت باید دل از حیلهٔ ترکان به حذر
دل ازین ترکان برگیر که این سنگدلان
همه نیرنگ طرازند و همه افسونگر
چون ز دست تو دل تو بربودند به زرق
ز تو جان تو ربایند به افسون دگر
حبذا کشور ری و آنهمه خوبان که دروست
که همه حور نژادند و همه ماه پسر
به سخن گفتن ماهند چوگوبند سخن
به کمر بستن سروند چو بندند کمر
اندر آن کشور جز روی نکو هیچ مجوی
کز نکوروئی آراستهاند آن کشور
هیچ در ایشان آئین دلآرایی نیست
در دبستان مگر این درس نکردند زبر
بیهده نیست که از من بربودند آن دل
که نهان داشتم از حمله ترکان ز نظر
دلکی هست مرا وین همه دلبر در پیش
نتوان دادن یک دل، به هزاران دلبر
به بتی دادم آن دل که مرا بود به دست
ای دریغا که مرا نیست جز این دل دیگر
وان بت من سوی ری رخت فروبست و برفت
من چنین ماندم بیدل به خراسان اندر
نیست کس تا چو دل خوبش دلی خواهم ازو
دل فروشی را بازار ببستند مگر
روز از این حسرت تا شام نشینم غمگین
شام ازین انده تا بام شمارم اختر
گر نیاساید از حسرت و اندوه، رواست
هرکرا نیست چو من از دل و دلدار خبر
مطالب بیشتر در:
ملک الشعرا بهارشعر مشروطه
وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
عشق و نفرت فردی و اجتماعی در آثار
چو گل بیش ندهم سران را صداعی – ۲۱۷
تو اگر خامی و ما سوخته، توفیر بسی است _ 23
گهی با دزد افتد کار و گاهی با عسس ما را _ 3
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
حیلهها سازد در کار من آن ترک پسر
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «حیلهها سازد در کار من آن ترک پسر تا دل خویش به او بازدهم بار دگر گه فرو ریزد بر لالهٔ تر مشک سیاه گه بیاراید مشک سیه از لالهٔ تر» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «روز از این حسرت تا شام نشینم غمگین شام ازین انده تا بام شمارم اختر گر نیاساید از حسرت و اندوه، رواست هرکرا نیست چو من از دل و دلدار خبر» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر حیلهها سازد در کار من آن ترک پسر ملک الشعرا بهار
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر حیلهها سازد در کار من آن ترک پسر ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024