شعر جراحت مهدی اخوان ثالث

دیگر اکنون دیری و دوری ست – جراحت

  • دیگر اکنون دیری و دوری ست – شعر جراحت مهدی اخوان ثالث

     

    دیگر اکنون دیری و دوری ست
    کاین پریشان مرد
    این پریشان پریشانگرد
    در پس زانوی حیرت مانده، خاموش است
    سخت بیزار از دل و دست و زبان بودن
    جمله تن، چون در دریا، چشم
    پای تا سر، چون صدف، گوش است
    لیک در ژرفای خاموشی
    ناگهان بی اختیار از خویش می‌پرسد
    کآن چه حالی بود؟
    آنچه می‌دیدیم و می‌دیدند
    بود خوابی، یا خیالی بود؟
    خامش، ای آواز خوان! خامش
    در کدامین پرده می‌گویی؟
    وز کدامین شور یا بیداد؟
    با کدامین دلنشین گلبانگ، می‌خواهی
    این شکسته خاطر پژمرده را از غم کنی آزاد؟
    چرکمرده صخره‌ای در سینه دارد او
    که نشوید همت هیچ ابر و بارانش
    پهنه ور دریای او خشکید
    کی کند سیراب جود جویبارانش؟
    با بهشتی مرده در دل،‌کو سر سیر بهارانش؟
    خنده؟ اما خنده‌اش خمیازه را ماند
    عقده‌اش پیر است و پارینه
    لیک دردش درد زخم تازه را ماند
    گرچه دیگر دوری و دیری ست
    که زبانش را ز دندانه‌اش
    عاجگون ستوار زنجیری ست
    لیکن از اقصای تاریک سکوتش، تلخ
    بی که خواهد، یا که بتواند نخواهد، گاه
    ناگهان از خویشتن پرسد
    راستی را آن چه حالی بود؟
    دوش یا دی، پار یا پیرار
    چه شبی، روزی، چه سالی بود؟
    راست بود آن رستم دستان
    یا که سایهٔ دوک زالی بود؟

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر سیبری پوریا پلیکان

    شعر داروگ نیما یوشیج

    شعر نهنگ کیانوش خان محمدی

    شعر ای مرز پرگهر فروغ فرخزاد

     

    اشعار مهدی اخوان ثالث

     

    مجموعه شعر آخر شاهنامه

     

    دیگر اکنون دیری و دوری ست

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دیگر اکنون دیری و دوری ست کاین پریشان مرد این پریشان پریشانگرددر پس زانوی حیرت مانده، خاموش است سخت بیزار از دل و دست و زبان بودنجمله تن، چون در دریا، چشم پای تا سر، چون صدف، گوش استلیک در ژرفای  خاموشی ناگهان بی اختیار از خویش می‌پرسد کآن چه حالی بود؟ آنچه می‌دیدیم و می‌دیدندبود خوابی، یا خیالی بود؟» آیا با این سطرها  برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین مهدی اخوان ثالث که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای مهدی اخوان ثالث بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «که زبانش را ز دندانه‌اش عاجگون ستوار زنجیری ست لیکن از اقصای تاریک سکوتش، تلخ بی که خواهد، یا که بتواند نخواهد، گاه ناگهان از خویشتن پرسد راستی را آن چه حالی بود؟ دوش یا دی، پار یا پیرار چه شبی، روزی، چه سالی بود؟ راست بود آن رستم دستان
    یا که سایهٔ دوک زالی بود؟» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر جراحت مهدی اخوان ثالث

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر جراحت مهدی اخوان ثالث بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»