شعر ترانه توتم فیل کلاغ تد هیوز

روزی روزگاری خداوند فیل را آفرید – ترانه توتم فیل کلاغ

  • روزی روزگاری خداوند فیل را – ترانه توتم فیل کلاغ تد هیوز

     

    روزی روزگاری
    خداوند فیل را آفرید.
    پس کوچک و ظریف بود
    این سان عجیب و غریب
    و غمگین نبود.
    کفتارها در بوته زار خواندند : تو زیبایی –
    سرهای سوخته شان را نشان دادند و چهره ی پرنیشخندشان را
    چون اندام هایی بریده و نیمه پوسیده—
    به اندام زیبای تو رشک می بریم
    به رقص در میان خارستان
    آه ما را با خود به سرزمین صلح و صفا ببر
    آه ای چشم های بی گناهی و مهربانی بیکران
    از این تنور خشم چهره ی سیاه شده مان رها کن
    در این دوزخی که به خود می پیچیم
    گیرافتاده پشت نرده ی دندان هایمان
    در نبردی همیشگی با مرگی
    به اندازه زمین
    که نیروی زمین را دارد.
    پس کفتارها ازپی فیل دویدند
    چون گلوله ای نرم و لاستیکی
    فیل قدم می زد به شادی و خرسندی
    اما خدا نبود نه اصلن او خدا نبود تا
    طلسم نفرت از آن دوزخیان منفور بردارد
    پس در خشم و در جنون
    دهان شان را گشودند
    شکم فیل را دریدند
    پاره پاره در قلمرو دوزخی خویش تقسیم کردند
    تا ببرند قطعه قطعه ی اندامش را
    هضم شده و برآماسیده
    در میان خودنمایی خنده های دوزخی
    به گاه رستاخیز
    فیل خویش را اصلاح شده بازیافت
    پاهایی غول آسا و رویین تن و استخوان هایی مهیب
    و مغزی یکسره دگرگون شده
    پشت چشم های پیر، ضعیف و هوشیارنما.
    پس از میان نور نارنجی رنگ
    و سایه ی آبی رنگ پس از مرگ، پهناور و بی رنج
    فیل به راه خویش می رود، یک حس ششم زنده
    چپ و راست می رود
    کفتارهای بی خواب
    تا افقی بی برگ و لرزان به سان کوره
    پیش می روند
    پر از خنده های متعفن
    با جوش های سیاه و به چرک نشسته
    و می خوانند: “ازآن ما تنها
    سرزمینی زیبا و دوست داشتنی ست
    از دهان متعفن پلنگ
    و گودال های تب
    چرا که این است هرآنچه ما داریم-”
    و خنده شان را استفراغ می کنند.
    و فیل آوازها می خواند در ژرفای جنگل پرپیچ و خم
    آواز ستاره ی بی مرگی و آرامشی بی رنج
    اما هیچ منجّمی نمی تواند آن ستاره را بیابد

    « * فیل خردمندترین جانوران است، یگانه جانوری است که زندگی های پیشین خود را به یاد می آورد؛ از
    این رو زمانی دراز آرام می ایستد و درباره ی گذشته می اندیشد . »

    مترجم: حسین مکی زاده

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه:

    شعر خودکشی در سنگرها زیگفرید ساسون

    شعر این خانه تد هیوز

    شعر مهم است آیا زیگفرید ساسون

    شعر بگذار برود وارسان شایر

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    ییلاق

    (یِ) [ تر. ] (اِ.)
    ۱- کوهپایه، جای سردسیر.
    ۲- اقامتگاه تابستانی، جای خوش آب و هوا.

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    شعر جهان

     

    روزی روزگاری خداوند فیل را آفرید. پس کوچک و ظریف بود

    شعری که خواندیم اثر «تد هیوز » بود، هیوز از «شاعران انگلستان» است. شعر بالا با سطر « روزی روزگاری، خداوند فیل را آفرید.پس کوچک و ظریف بود» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟

     

    دیدگاه شما درباره شعر ترانه توتم فیل کلاغ تد هیوز

    دیدگاهتان را درباره ی شعر ترانه توتم فیل کلاغ، این شاعر خوبِ انگلستان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    سارا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *