شعر تا در میان اوباش تقسیم شد وزارت _ ادیب الممالک
تا در میان اوباش تقسیم شد وزارت
کردند مملکت را سرمایه تجارت
طلاب گرسنه را خواندند از حماقت
در مسند شرافت از مرکز حقارت
شد آن خبیث اقطع قطاع رزق مردم
کرد آن پلید اعور در کارها نظارت
شیخی که بر وظیفه چون سگ دوان بجیفه
میکرد از قطیفه پیراهن استعارت
در یک دو روز کامد در مجلس مقدس
خود را نمود داخل در شور و استشارت
بنمود روز دیگر آکنده کیسه از زر
هم اسب و هم درشکه هم باغ و هم عمارت
آن دلبران شاهد در کسوت مجاهد
ساعی شدند و جاهد اندر پی امارت
شد کار و کسب احزاب حمالی وزیران
شغل وزیر بی پیر دلالی سفارت
شد دفتر اساسی فرموش با برودت
وآن کله سیاسی خاموش از حرارت
از مجلس مقدس کنده دم وکالت
در پیشگاه اقدس بسته در صدارت
اردوی شهریاری مشغول نهب و تاراج
سردار بختیاری سرگرم قتل و غارت
نه کاهلی نمودند از غارت و چپاول
نه کوتهی نمودند از کشتن و اسارت
زین خلق زشت عادت باشد زهی سعادت
شداد را عبادت حجاج را زیارت
ضحاک اگر شود شاه از این بساط و خرگاه
پیچد بگنبد ماه آوازه بشارت
باشد وزیر خائن سرچشمه رذالت
چونانکه شد مجاهد سردسته شرارت
خواندند مشت جهال یا مرگ یاستقلال
و اندر زبان اطفال تلقین شد این عبارت
گفتند مدعی را کز بهر بردن ملک
از ما بسر دویدن از تو بیک اشارت
دشمن بخانه ما ناخوانده گشت وارد
خورد و درید و چاپید با تندی و جسارت
از ظلم و جور و بیداد ناهشته جای آباد
بعد از خراب بغداد خواهد ز ما خسارت
یارب حلاوت امن بر ما چشان که امروز
افتاده ایم از رنج در ورطه مرارت
مطالب بیشتر در:
ادیب الممالکشعر مشروطه
وزن شعر: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعر: قصیده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
من که امروز این سطرها را به آواز می خوانم – چیستان ها
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند – 246
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
تا در میان اوباش تقسیم شد وزارت
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «باغ پیروز و چمن پدرام است یار در مجلس و می در جام است فال فرخنده و گیتی بمراد بخت بیدار و جهان بر کام است» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «تا که در گیتی تکرار و مرور در شهور اندر و در اعوام است میر را بینم در باغ مراد تا ابد شاد و خوش و پدرام است» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر تا در میان اوباش تقسیم شد وزارت ادیب الممالک
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر تا در میان اوباش تقسیم شد وزارت ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024