به چراگاه چو در شد سپه انجم

به چراگاه چو در شد سپه انجم

  • شعر به چراگاه چو در شد سپه انجم _ ادیب الممالک 

     

    به چراگاه چو در شد سپه انجم

    کوفتندی بسر سبزه غزالان سم

     

    شاخ بزغاله شکستند و حمل گردید

    حامل از نطفه خورشید نه از انجم

     

    بره پیوست به آهو سر شب زان پیش

    که شود پیدا از گرگ سحرگه دم

     

    باغ آراست تن از خلعت نوروزی

    چون شغالی که همی زد اندرخم

     

    گربه بید آمد چون مرغ بشاخ اندر

    پوستین کرد به دوش از خز و از قاقم

     

    ارغوان دیبه گلگونه ببر پوشید

    با دو صد کشی چون سیده جرهم

     

    لاله بر کرسی بنشست وصبا بروی

    آیت الکرسی برخواند و قل اللهم

     

    سوره فیل بخواندند ابابیلان

    خوانده مرفاختگان سوره الهیکم

     

    خنک اسفند بدی چون جمل عسکر

    فروردین همچون سالار غدیر خم

     

    ذوالفقارش بکف از مهر فروزنده است

    تا نماید شتر عایشه را پی سم

     

    فتنه برخواست بگلزار، بتا منشین

    سرور آراست صف باغ حبیبی قم

     

    محفل از باده چو گردون شده از خورشید

    گلشن از لاله چو افلاک شده ز انجم

     

    روشنی چشم همه مردم می باشد

    می بود روشنی چشم همه مردم

     

    هله ای سبزه روشن بدر آی از خاک

    هله ای باده روشن بدر آی از خم

     

    تا بسرسبزی فرخنده امین الملک

    سرخ می نوشم بر سبزه بر این طارم

     

    آنکه خورشید ز رخسار خوشش پیدا

    آنکه افلاک بر پایه حلمش گم

     

    ای ز هر چشمه طبع تو روان عمان

    وی بهر گوشه دست تو روان قلزم

     

    عزمت از بیخ برآرد بن هرمان را

    برکند خشمت بنیان کنیسه رم

     

    خوی تو آتش بر تازه ترین عود است

    خشم تو آذر بر خشکترین هیزم

     

    بکمتر از سیصد قنطار نبخشی کم

    گنج بادآور داری مگر اندر کم

     

    بجوی، باز خرد، دست گهر بخشت

    روضه ای کادم بفروخت بدو گندم

     

    ای خداوند کمین بنده این درگه

    که زده ساغر اخلاص ترا در خم

     

    دیرگاهیست که از کعبه نشان جوید

    گرچه در تیه ضلالت شده دایم گم

     

    در حرم سالکم از دیر مغان زیراک

    در حقیقت ز مجاز است ره مردم

     

    آخرین کام بمستی نهم اندر آن

    اولین بیت که او را نبود دوم

     

    گر دهد رخصت فرمان همایونت

    ور کند یاری تأیید شه هشتم

     

    نفس اماره پشیمان شده جانم را

    بشهادت طلبیده است و من یکتم

     

    شاید از طوس سوی کعبه برد بازم

    آنکه آورده مرا جانب طوس از قم

     

    تا به نوروز برویند نجوم از خاک

    تا بر افلاک برآیند همی انجم

     

    تا احبای تو با دولت و با عصمت

    تا حسودان تو نابخرد و نامردم

     

    نوش در کام احبای تو از منجک

    نیش در چشم حسودان تو از کژدم

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فع

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    من از یاد میبرم

    تو هیچ نقطه ضعفی نداشتی

    خاقانی اگر بسیج رفتن داری – ۲۳۲

    از وقتی باغبان شاخه‌های درختانم را هرس کرده است – در ویتنام خانه ها ویران است

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    به چراگاه چو در شد سپه انجم

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «به چراگاه چو در شد سپه انجم کوفتندی بسر سبزه غزالان سم شاخ بزغاله شکستند و حمل گردید حامل از نطفه خورشید نه از انجم» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «تا احبای تو با دولت و با عصمت تا حسودان تو نابخرد و نامردم نوش در کام احبای تو از منجک نیش در چشم حسودان تو از کژدم» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر به چراگاه چو در شد سپه انجم ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر به چراگاه چو در شد سپه انجم ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»