من هنگامی دلم را برای شما فاش میکنم – شعر برای بهار احمدرضا احمدی
من هنگامی دلم را برای شما فاش میکنم
که دیگر لباسم سیاه نباشد
و شما روز سوگ آهوان و عاشقان را
در تقویم
در بهار خانهی من به خاک بسپارید
زیرا زمین کوچک است
و من در زمین به دنیا آمدهام
خانهی من در زمین است
ببینید
در کنار اتاقم باز هم
در غیبت شما باران میبارد
در کنار اتاق من
خون در رگهای شما حدس مردن مرا دارد
ولی در کنار دستهای کهنهی من
شکوفه ابر را پله میکند تا به ارتفاع بهار برسد
شکوفهی قرمز از خون شما نیست
از جوانی منست
که همیشه را همیشه میدانم
گرسنهی قلب شما هستم.
کسی چه میداند که هوا ابر است
کسی چه میداند
که من نام آن روز را میدانم
که باران فقط در خیابان بارید
که مرد در آن خیابان چاقو را صدا کرد
و مُرد
که نفس مرد
باز هم صدای درختان داشت
که من از کودکی از کنارشان به خانه میرفتم
و ابر خانهی ما
بیمحابا
نام مرد را که نام دریا بود
که نام زخم بود
به لباسهای روز عزاداری گلدروزی کرد
من نام آن مرد را
در رشد اندوه به صدای تو دادم
صدای تو خوبست
مرا صدا کن
باران دیگر فقط بر چاقو میبارد
مرا صدا کن
تا چاقو را از بندر جدا کنیم
چاقو دیگر از بندر گرمتر است
چاقو کند است
چاقو کدر است
صدای تو خوبست
در صدای تو
قایقهای نورس
رشد میکنند
میرسند
کشتی میشوند
گرمای چاقو از بندر بیشتر است
کشتی به بندر میرسد
گرمای چاقو کالای کشتی میشود
کشتی از بندر عبور میکند
به صدای تو میرسد
و سکوت توست
که کشتی ذوب میشود
قایق میشود
با قایق به خانه میرسیم
سیارهای از گرما
به اتاق من میهمان میشود
از دلم برای شما در اتاق میگویم
بیرون از اتاق ابر در انتظار شماست
شما که لباسهای زمستانی همراه ندارید
از دلم برای شما در اتاق میگویم
ولی
اتاق برای شما بزرگ است
شما که قلبهای کوچک دارید
از دلم برای سیارهها میگویم
خانههای شما کوچک است
قلبهای کوچک دارید
قلبم را برای شما فاش نمیکنم
پنجره را باز کنید
قلبم برای بهار مصرف دارد.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب
شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16
جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی احمدرضا احمدیاشعار احمدرضا احمدی
مجموعه شعر من فقط سفیدی اسب را گریستم
من هنگامی دلم را برای شما فاش میکنم
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «من هنگامی دلم را برای شما فاش میکنم که دیگر لباسم سیاه نباشد و شما روز سوگ آهوان و عاشقان را در تقویم در بهار خانهی من به خاک بسپارید زیرا زمین کوچک است و من در زمین به دنیا آمدهام خانهی من در زمین است» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «خانههای شما کوچک است قلبهای کوچک دارید قلبم را برای شما فاش نمیکنم پنجره را باز کنید قلبم برای بهار مصرف دارد.» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر برای بهار احمدرضا احمدی
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر برای بهار احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023