آفرین-خدای-بر-جانت

آفرین خدای بر جانت – 145

  • دانلود دکلمه صوتی شعر آفرین خدای بر جانت سعدی – غزل 145 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. که چه شیرین لبست و دندانت. هر که را گم شدست یوسف دل.

     

    شعر آفرین خدای بر جانت – غزل 145 – سعدی

     

    آفرین خدای بر جانت

    که چه شیرین لبست و دندانت

     

    هر که را گم شدست یوسف دل

    گو ببین در چه زنخدانت

     

    فتنه در پارس بر نمی‌خیزد

    مگر از چشم‌های فتانت

     

    سرو اگر نیز آمدی و شدی

    نرسیدی بگرد جولانت

     

    شب تو روز دیگران باشد

    کآفتابست در شبستانت

     

    تا کی ای بوستان روحانی

    گله از دست بوستانبانت

     

    بلبلانیم یک نفس بگذار

    تا بنالیم در گلستانت

     

    گر هزارم جفا و جور کنی

    دوست دارم هزار چندانت

     

    آزمودیم زور بازوی صبر

    و آبگینست پیش سندانت

     

    تو وفا گر کنی و گر نکنی

    ما به آخر بریم پیمانت

     

    مژده از من ستان به شادی وصل

    گر بمیرم به درد هجرانت

     

    سعدیا زنده عارفی باشی

    گر برآید در این طلب جانت

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)

     

    آفرین خدای بر جانت صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر آفرین خدای بر جانت سعدی است. این قطعه‌ها توسط  محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب و حمیدرضا محمدی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آئورت

    (ئُ) [ فر. ] (اِ.) سرخرگ بزرگی که به بطن چپ قلب متصل است و خون تصفیه شده را به تمام بدن می‌رساند، بزرگ سرخرگ. (فره)

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    برخیز ساقیا بده آن جام خسروی

    ای کمان‌ابرو به عاشق کن ترحم گاه گاهی _ 99

    دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور

    شعر مرا دوست بدار اندکی ولی طولانی کریستوفر مارلو

     

    معنی آفرین خدای بر جانت

    آفرین خدای بر جانت که چه شیرین لبست و دندانت

    درود خدای بر تو باد که چه لب و دندان شیرینی داری .

    [ آفرین = دعا و تحسین ]

     

    معنی هر که را گم شدست یوسف دل

    هر که را گم شدست یوسف دل گو ببین در چه زنخدانت

    به هر کس که دلش مثل یوسف گم شده است ، بگو که آنرا در چاه زنخدانت ببیند .

    [ زنخدان = چانه ]

    یوسف = محبوب ترین پسر یعقوب است . او و ابن یامین از زنی به نام راحیل و ده برادر دیگر از مادری جدا بودند .یوسف بسیار زیبا بود و مورد محبّت پدر قرار داشت . برادران دیگر جز ابن یامین (برادر تنی یوسف) به او حسد می بردند و سرانجام او را در چاه انداختند و کاروانی او را از چاه بیرون آورد و در مصر به غلامی فروخت . عزیز مصر او را خرید و به خانه برد و در آنجا همسر عزیز مصر (زلیخا) به او اظهار عشق کرد ، امّا یوسف از گناه سر باز زد .چنین شد که زلیخا به او تهمت زد و او را به زندان افکندند . سرانجام یوسف به خاطر دانستن تعبیر خواب از زندان رهایی یافت و در مصر به پادشاهی رسید . ( فرهنگ تلمیحات ) .

     

    معنی فتنه در پارس بر نمی‌خیزد

    فتنه در پارس بر نمی‌خیزد مگر از چشم‌های فتانت

    در پارس هیچ آشوبی به پای نمی شود مگر آنکه چشمان فتنه انگیز تو آن را به وجود آورده باشد .

    [ فتنه = آشوب و غوغا / فتّان = فتنه انگیز و فتنه جو ، زیبا و دلفریب که به زیبایی مردم را مفتون سازد ]

     

    معنی سرو اگر نیز آمدی و شدی

    سرو اگر نیز آمدی و شدی نرسیدی بگرد جولانت

    اگر سرو حرکت هم می داشت و رفت و آمدی می کرد ، باز هم به گرد حرکات تو نمی رسید .

    [ شدن = رفتن / جَولان = گردیدن و گشتن / به گرد چیزی یا کسی نرسیدن = کنایه از نرسیدن به کسی یا چیزی به جهت سریع رفتن ، درنیافتن پایه و مقام کسی یا چیزی ]

     

    معنی شب تو روز دیگران باشد

    شب تو روز دیگران باشد کآفتابست در شبستانت

    تو مثل آفتابی و شبستان تو بر اثر وجودت مثل روز روشن می گردد ، پس شب تو با روز دیگران برابر است .

    [ شبستان = خوابگاه و شب خانه ، اندرونی و خلوت خانه ]

     

    معنی تا کی ای بوستان روحانی

    تا کی ای بوستان روحانی گله از دست بوستانبانت

    ای معشوق زیبا و روحانی ، تا کی باید از دست نگهبان تو شکوه داشته باشیم ؟

     

    معنی بلبلانیم یک نفس بگذار

    بلبلانیم یک نفس بگذار تا بنالیم در گلستانت

    ما همانند بلبلان نغمه سرای رخسارت هستیم ، پس بگذار لحظه ای در گلستان وجودت ناله سر دهیم .

    [ بلبل = از پرندگان خوش آوازی است که در شعر فارسی رمز عاشق نالان است و معشوق او گل سرخ می باشد / یک نفَس = یک دم و یک لحظه / نالیدن = به آواز اندوه خود را بیان کردن ، بانگ و فریاد زدن ]

     

    معنی گر هزارم جفا و جور کنی

    گر هزارم جفا و جور کنی دوست دارم هزار چندانت

    اگر هزار بار بر من جور و جفا روا داری ، باز هم هزار برابر دوستت دارم .

    [ هزار چندان = هزار برابر ]

     

    معنی آزمودیم زور بازوی صبر

    آزمودیم زور بازوی صبر و آبگینست پیش سندانت

    توانایی بازوی شکیبایی را امتحان کردیم ، گویی توانایی آن مثل توانایی شیشه است در برابر سندان دوری تو .

    [ آبگینه  = شیشه / سندان = ابزاری است که آهنگران و مسگران بر آن کوبند ]

     

    معنی تو وفا گر کنی و گر نکنی

    تو وفا گر کنی و گر نکنی ما به آخر بریم پیمانت

    اگر تو بر سر پیمان خویش بمانی یا نه ، ما عهد خویش را با تو به پایان می بریم و وفادا می مانیم .

    [ وفا = مقابل جفا به معنی وعده به جا آوردن و به سر بردن دوستی و عهد و پیمان ، ثبات در قول و سخن و دوستی / به آخر بردن = به پایان رساندن و به عهد خود وفا کردن ]

     

    معنی مژده از من ستان به شادی وصل

    مژده از من ستان به شادی وصل گر بمیرم به درد هجرانت

    اگر در دوری از تو جان بسپارم ، این مرگ را مژده ای دان که برای رسیدن به تو می پردازم . مردن من رسیدن به توست .

     

    معنی سعدیا زنده عارفی باشی

    سعدیا زنده عارفی باشی گر برآید در این طلب جانت

    ای سعدی ، اگر در راه طلب معشوق جانت را فدا سازی ، عارفی زنده و جاوید خواهی بود .

    [ عارف = دانا و شناسنده / جان برآمدن = کنایه از رنجور و دردمند گشتن ]

    طلب = در لغت به معنی خواستن و جستجو کردن است و در اصطلاح صوفیه از مراحل نخستین سیر الی الله است . سالک ابتدا باید حُسن طلب را در وجود خود بیدار کند و آنگاه آداب آن را فرا گیرد . در کلمات باباطاهر آمده است « هر کس خوب طلب نکند و در طلب جدّی نباشد به مطلوب نمی رسد زیرا پیدا کردن مطلوب نتیجۀ حُسن طلب است » .

     

     

    معنی غزل آفرین خدای بر جانت سعدی چیست؟

    درود خدای بر تو باد که چه لب و دندان شیرینی داری .

    [ آفرین = دعا و تحسین ]

     

    شعر آفرین خدای بر جانت اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *