سوزان سوزان سوزان – شعر آخرین ایستگاه کلاغ تد هیوز
سوزان
سوزان
سوزان
آنک چیزی بود سرانجام
که خورشید نتوانست بسوزاندش، که تسلیم شده بود
هر چیز در برابر آخرین مانع
رودرروی آن چه از خشم سوخت و ذغال شد
و می سوزد و ذغال می شود
براق و زلال میان تفاله های درخشان کوره ی آتش
زبانه های سرکش آبی و سرخ و زرد رنگ
لیسه های سبز بر شعله ها
براق و سیاه –
مردمک چشم کلاغ، در برج قلعه ی سوخته اش.
مترجم: حسین مکی زاده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
دانلود آهنگ جدید شروین حاجی پور بعد ما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
سوزان سوزان سوزان آنک چیزی بود سرانجام
شعری که خواندیم اثر «تد هیوز » بود، هیوز از «شاعران انگلستان» است. شعر بالا با سطر «سوزان سوزان سوزان
آنک چیزی بود سرانجام» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر آخرین ایستگاه کلاغ تد هیوز
دیدگاهتان را درباره ی شعر آخرین ایستگاه کلاغ تد هیوز، این شاعر خوبِ انگلستان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023