سالمندان را دوست داشتم

سالمندان را دوست داشتم

  • شعر سالمندان را دوست داشتم  – چارلز بوکوفسکی

     

    سالمندان را دوست داشتم
    اما سالمندی را نه
    پیری همه چیز را از آدم میگرفت
    از حافظه گرفته تا قوای جنسی
    میدانی که دیگر آخر خطی
    فعل هایت همه ماضی میشوند
    تقریبا مانند میزبانی هستی که دوست دارد آزاد باشد
    اما در عین حال میداند که به زودی کسی زنگ در را خواهد زد
    منتظر مرگ بودن
    بدتر از خود مرگ است

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه:

    بخت این کند که رای تو با ما یکی شود – 271

    درس محبت روشنانی که به تاریکی شب گردانند

    شعر داد مرا روزگار مالش دست جفا خاقانی – قصیده ۱۴

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

     

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    شعر جهان

     

    سالمندان را دوست داشتم

    شعری که خواندیم اثر «چارلز بوکوفسکی» بود، بوکوفسکی از «شاعران آمریکا» است. شعر بالا با سطر «سالمندان را دوست داشتم» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟

     

    دیدگاه شما درباره شعر سالمندان را دوست داشتم

    دیدگاهتان را درباره ی شعر سالمندان را دوست داشتم چارلز بوکوفسکی، این شاعر خوبِ آمریکا بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    کیمیا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *