دوستت دارم – شعر شباهنگام به سوی تو آمدم – هرمان هسه
دوستت دارم که
چنین
دیوانهوار و نجوا کنان
شباهنگام به سوی تو آمدم
که دوستت دارم
و تا فراموشم نتوانی کرد
روانت را با خود بردم
با من است
روان تو
هم اکنون
برای من است
به تمامی
در خوشیها
و
ناخوشیها
و
هیچ فرشتهای
نخواهد توانست
تو را از
عشق سرکش و سوزان من
رهایی بخشد
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
گر من نه به دل داغ برافکنده امی – ۳۵۰
مرا شاه بالای خواجه نشانده است – ۱
عدالت کجایی – هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آب
خانه (نِ) (اِمر.) مستراح، مبرز، مبال.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
دوستت دارم
شعری که خواندیم اثر «هرمان هسه» بود،هسه از «شاعران آلمان» است. شعر بالا با سطر «دوستت دارم» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر شباهنگام به سوی تو آمدم
دیدگاهتان را درباره ی شعر شباهنگام به سوی تو آمدم هرمان هسه، این شاعر خوبِ آلمان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هر که در من است پرنده است – در ستایش رَحِم - سپتامبر 1, 2023
- شهر وجود ندارد – شب پر ستاره - سپتامبر 1, 2023
- یک دسته نامه دارم – اختراع خداحافظی - سپتامبر 1, 2023