در آن سو
“در آن سو”
در کشتزار کوچکی،
از آشنا دهی،
دختری با پدرش،
در اندیشه تقسیم کاسه ای شیر،
بین خود و گوساله در راه ،
هر روز نگاهشان به شکم گاوشان است،
چوب خط می زنند چوب های پرچین باغ را ،
در آن سو ،
در گرما گرم ،
شمارش چوب های پرچین باغ،
نبرد داس با یونجه ،
چکش با سندان ،
گچ با تخته سیاه،
و…
تحفه گانی نگاهشان به شکم زمین است ،
تا در سایه سکوت ،
به تنهایی،
به یغما برند. هرچه در آن است.
م.م.مانگشتی
تهران. ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
Latest posts by م.م.مانگشتی (see all)
- گنج درون - فوریه 25, 2023
- کارون نباید بمیرد تا زندگی جاری باشد - فوریه 22, 2023
- حکایتی از سعدی و نوشتن حاشیه برآن - فوریه 22, 2023