خواب می بینم همه شب اسب رهوار مرادم را - در غبار خنده ی خورشید

خواب می بینم همه شب اسب رهوار مرادم را – در غبار خنده ی خورشید

  • خواب می بینم همه شب اسب رهوار مرادم را – در غبار خنده ی خورشید

     

    خواب می بینم همه شب ، اسب رهوار مرادم را
    یالش از نور سحرگاهان ، طلایی رنگ
    خواب می بینم که برزین بلند او
    راه می پیمایم از فرسنگ تا فرسنگ
    رو به سوی قله های دور می آرم
    قله های دور ، پنهان در غبار خنده ی خورشید
    می روم آن سان که نعل اسب من از سینه ی هر سنگ لاله ی برقی برویاند
    می روم آن سال که گرمای نفس های تب آلودش
    پرده ی ابریشمین آبشاران را بسوزاند
    می روم آنجا که چون چشمم به طاق آسمان افتد
    بشکفد در باغ چشمم سوسن خورشید
    همچو عکس بیشه ها در چشم آهوها
    می روم آنجا که چون اسبم دو چشم از خواب بگشاید
    نقش بندد در نگین مردمک هایش
    سایه ی پرواز خاموش پرستوها
    عاقبت زین می کنم روزی به بیداری
    اسب رهوار مرادم را
    رو به سوی قله های دور می آرم
    قله های دور ، پنهان در غبار خنده ی خورشید
    می روم آنجا که باغ آفرینش را بهاری هست
    می روم آنجا که دل ها را شکوه انتظاری هست

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو

    خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250

    تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی

    به آفتاب بگویید – پوستی تازه

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    خواب می بینم همه شب ، اسب رهوار مرادم را

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «خواب می بینم همه شب ، اسب رهوار مرادم را یالش از نور سحرگاهان ، طلایی رنگ خواب می بینم که برزین بلند او راه می پیمایم از فرسنگ تا فرسنگ» آیا با این سطر ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نادر نادرپور که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نادر نادرپور بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «قله های دور ، پنهان در غبار خنده ی خورشید می روم آنجا که باغ آفرینش را بهاری هست می روم آنجا که دل ها را شکوه انتظاری هست» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای در غبار خنده ی خورشید

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر در غبار خنده ی خورشید نادر نادرپور بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *