تو هر غروب نظر می کنی به خانه ی من - پنجره ی خاموش

تو هر غروب نظر می کنی به خانه ی من – پنجره ی خاموش

  • تو هر غروب نظر می کنی به خانه ی من – پنجره ی خاموش

     

    تو هر غروب ، نظر می کنی به خانه ی من
    دریغ ! پنجره خاموش و خانه تاریک است

    هنوز یاد مرا پشت شیشه می بینی
    که از تو دور ، ولی با دل تو نزدیک است

    هنوز ، پرده تکان می خورد ز بازی باد
    ولی دریغ که در پشت پرده نیست کسی

    در آن اجاق کهن ، آتش نمی سوزد
    در آن اتاق تهی ، پر نمی زند مگسی

    هنوز بر سر رف ، برگ های خشکیده
    نشان آن همه گل های رفته بر باد است

    هنوز روی زمین ، پاره عکس های قدیم
    گواه آن همه ایام رفته از یاد است

    درخت پیچک ایوان ما ، رمیده ز ما
    گشوده سوی درختان دوردست آغوش

    ستاره ها ، همه درذ قاب شیشه محبوسند
    قناریان ، همه در گوشه ی قفس خاموش

    درون خانه ی ما ، گرمی نفس ها نیست
    درون خانه ی ما ، سردی جدایی هاست

    درون خانه ی ما ، جشن دوستی ها نیست
    درون خانه ی ما ، مرگ آشنایی هاست

    چه شد ، چگونه شد ، ای بی نشان کبوتر بخت
    که خواب ما به سبکبالی سپیده گذشت

    جهان کر است و من آن گنگ خوابدیده هنوز
    چه ها که در دل این گنگ خوابدیده گذشت

    به گوش میشنوم هر شب از هجوم خیال
    صدای گرم ترا در سکوت خانه هنوز

    برای کودک گریان ترانه می خواندی
    مرا ز خواب برانگیزد آن ترانه هنوز

    تو هر غروب ، نظر می کنی به خانه ی من
    دریغ ! پنجره ، خاموش و خانه تاریک است

    خیال کیست در آن سوی شیشه های کبود
    که از تو دور ، ولی با دل تو نزدیک است

    من از دریچه ، ترا در خیال می بینم
    که خیره می نگری ماه شامگاهی را

    سپس به اشک جگر سوز خویش ، می شویی
    ز چشم کودکم اندوه بی پناهی را

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو

    خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250

    تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی

    به آفتاب بگویید – پوستی تازه

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    تو هر غروب ، نظر می کنی به خانه ی من

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «تو هر غروب ، نظر می کنی به خانه ی من دریغ ! پنجره خاموش و خانه تاریک است هنوز یاد مرا پشت شیشه می بینی که از تو دور ، ولی با دل تو نزدیک است» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نادر نادرپور که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نادر نادرپور بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «من از دریچه ، ترا در خیال می بینم که خیره می نگری ماه شامگاهی را سپس به اشک جگر سوز خویش ، می شویی ز چشم کودکم اندوه بی پناهی را» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای پنجره ی خاموش

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر پنجره ی خاموش نادر نادرپور بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *