بوسه شیرین اگر زان لعلم ارزانی شود

بوسه شیرین اگر زان لعلم ارزانی شود – غزل43

  • شعر بوسه شیرین اگر زان لعلم ارزانی شود _ غزل43 _ ادیب الممالک 

    موشح بنام بدرالدوله سلطان بیگم

     

    بوسه شیرین اگر زان لعلم ارزانی شود

    دل رها از درد و تن دور از گرانجانی شود

     

    روزی آید کان پری با من نشیند روبرو

    از وصالش مشگلم مایل به آسانی شود

     

    لعل شیرینش ببوسم چون شکر تا بامداد

    دامنم از بوسه پر یاقوت رمانی شود

     

    وقت صحبت آنچنان مستش کنم کاندر نشاط

    لاله اش همرنگ می از راح ریحانی شود

     

    هر کسی چیزی نثار دوست سازد لیک من

    سر فشانم تا تنم بر دوست قربانی شود

     

    لاابالی وار در کویش زنم لبیک شوق

    طوف در کاهش دلم را کعبه ثانی شود

     

    از خدا خواهم شبی آن ماه را گیرم ببر

    نقد دیدارش مرا گنج سلیمانی شود

     

    بوسه از رویش ستانم چنگ در مویش زنم

    یا بمیرم تا وجودم در رهش فانی شود

     

    گر ز هر مصرع بگیری حرف اول نام آن

    ماه تابان آشکار از نور یزدانی شود

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)

     

    قالب شعر: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    باور نداشتم که چنین واگذاریم – موج خیز

    چون درخت فروردین پرشکوفه شد جانم – یک دامن گل

    ماه رمضان بنهفت آن چهره نورانی

    لمن رسم اطلال سقتهاالسحائب

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    بوسه شیرین اگر زان لعلم ارزانی شود

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «بوسه شیرین اگر زان لعلم ارزانی شود دل رها از درد و تن دور از گرانجانی شود روزی آید کان پری با من نشیند روبرو از وصالش مشگلم مایل به آسانی شود» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «بوسه از رویش ستانم چنگ در مویش زنم یا بمیرم تا وجودم در رهش فانی شود گر ز هر مصرع بگیری حرف اول نام آن ماه تابان آشکار از نور یزدانی شود» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر موشح بنام بدرالدوله سلطان بیگم ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر موشح بنام بدرالدوله سلطان بیگم ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *