به زنده ماندن در این دیار چه پای سختی فشرده ام – شعر در رثای ژاله اصفهانی سیمین بهبهانی
به زنده ماندن در این دیار،چه پای سختی فشرده ام
چه مرگ ها آزموده ام ، ولی- شگفتا- نمرده ام
در آن دو مشک سفید صاف، به سینه روستایی اش
چه نوش با شیر دایه بود ، که مایه از خضر برده ام؟
نه خضر، بل چون کلاغ پر ، به سبز و زرد و به گرم و سرد
گذشتن چار فصل را ، قریب سیصد شمرده ام
غم عزیزان و دوستان – یکی به غربت، یکی به بند-
چنین نفس گیر مانده دیر ، چو بار سنگینی به گرده ام
نه یک نه دو، بل که بارها ، به سوگ یاران نشسته ام
ز خیل مژگان به پشت دست ، سرشک خونین سترده ام
به قتل عام فجیع باغ ، کلام تلخم شهادتی است
نداده ام دسته گل به آب ، به خاک، اما، سپرده ام!
اگر چه در چشم بد کنش ، سلاله سم و سوزنم
به سخت جانی، ولی، چو کاج ، به خاک خود پا فشرده ام
به فسفرین استخوان خویش،هنوز کبریت می کشم
عدو مبادا گمان برد ، که چون شراری فسرده ام
من آن شبانم که گر شبی ، فغان بر آرم که آی گرگ!
به روز، دشمن یقین کند ، که گرگ را دوش خورده ام
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو
خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250
تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی سیمین بهبهانیتلگرام سیمین بهبهانی
اینستاگرام سیمین بهبهانی
به زنده ماندن در این دیار،چه پای سختی فشرده ام
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «به زنده ماندن در این دیار،چه پای سختی فشرده ام چه مرگ ها آزموده ام ، ولی- شگفتا- نمرده ام در آن دو مشک سفید صاف، به سینه روستایی اش چه نوش با شیر دایه بود ، که مایه از خضر برده ام؟» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین سیمین بهبهانی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای سیمین بهبهانی بودید، این شعرر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «به فسفرین استخوان خویش،هنوز کبریت می کشم عدو مبادا گمان برد ، که چون شراری فسرده ام من آن شبانم که گر شبی ، فغان بر آرم که آی گرگ! به روز، دشمن یقین کند ، که گرگ را دوش خورده ام» از چه بیت هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر در رثای ژاله اصفهانی سیمین بهبهانی
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر در رثای ژاله اصفهانی سیمین بهبهانی بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023