برای یک آبجو می‌ میرم

برای یک آبجو می‌ میرم – جزوه مجانی 25 صفحه ای

  • برای یک آبجو می‌ میرم – شعر جزوه مجانی 25 صفحه ای – چارلز بوکوفسکی

     

    برای یک آبجو می‌ میرم
    به خاطر و
    از خودِ زندگی می‌میرم
    توی یک بعد از ظهر باد گرفته‌ی هالیوود
    کف اتاق از رادیوی کوچولوی قرمزم
    سمفونی گوش می‌کنم.

    دوستی می‌گفت،
    « فقط کافیه بروی گوشه‌ی پیاده رو
    و دراز بیافتی
    یک کسی بلندت می‌کنه
    یک کسی مراقبت می‌شه. »

    از پنجره به پیاده رو نگاه کردم
    بر پیاده رو می‌رفت
    آنجا دراز نکشید،
    فقط توی جاهای مخصوص برای آدم‌های مخصوص و $$$‌های مخصوص
    و
    راه‌های مخصوص
    وقتی توی بعد از ظهر باد گرفته‌ی هالیوود دارم به خاطر یک قوطی آبجو می‌میرم
    هیچی نیست به جز یک فاحشه زیبا خودش از جلوی پنجره تو
    رد می‌کند،

    از جلوی پنجره‌ی قحطی زده‌ی تو ردش می‌کند
    بهترین لباس‌ها را پوشیده،
    برایش مهم نیست تو چی می‌گویی،
    مهم نیست چطور نگاه می‌کنی، داری چه کار می‌کنی،
    تا وقتی که جلوی راهش سبز نشده باشی،

    فقط یک زن است، هرگز نمی ریند،
    هیچ خونی هم توی بدن‌اش ندارد،
    لابد هم یک جور ابر بود رفیق، این طوری که شناور از جلوی پنجره گذشت.

    آن قدر مریضم که حتی نمی‌توانم دراز بکشم
    پیاده روها مرا می‌ترسانند
    کل شهر کوفتی مرا می‌ترساند،
    دارم تبدیل به چی می‌شوم،
    چیزی که الان شده‌ام
    مرا می‌ترساند

    آه، خودستایی‌ها رفته
    دویدن گنده در مرکز رفته
    توی بعدازظهر بادگرفته هالیوود
    رادیویم ترق و تروق می‌کند و موسیقی کثیف‌اش را به بیرون تف می‌کند
    بر کف اتاق بین آن همه قوطی‌های خالی آبجو.

    حالا صدای آژیری می‌شنوم
    نزدیک‌تر می‌شود
    موسیقی متوقف می‌گردد
    مرد توی رادیو می‌گوید:
    « ما برای تان جزوه ی مجانی ۲۵ صفحه‌ای می‌فرستیم تا
    حقایقی درباره‌ی هزینه‌های کالج را بدانید.»

    آژیر در میان کوهِ کارتن‌های خالی محو می‌شود و
    دوباره بیرون پنجره را می‌نگرم و کپه‌ی جوشان ابر آن پایین ها باقی نمانده
    باد گیاه‌های آن بیرون را می‌لرزاند

    منتظر عصرم، منتظر شب، منتظر نشستن روی صندلی در کنار پنجره
    آشپز زنده رهایش می‌کند،
    صورتی قرمز و نمک خورده –
    خرچنگ با آن دست های برنده و
    بازی ادامه پیدا می‌کند.
    یکی بیاید مرا ببرد.

    مترجم: سید مصطفی رضیئی

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه:

    بخت این کند که رای تو با ما یکی شود – 271

    وقت سحر است خیز ای مایه ناز – 113

    هیچ کس مرا دوست ندارد

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

     

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    شعر جهان

     

    برای یک آبجو می‌ میرم

    شعری که خواندیم اثر «چارلز بوکوفسکی» بود، بوکوفسکی از «شاعران آمریکا» است. شعر بالا با سطر «برای یک آبجو می‌ میرم» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟

     

    دیدگاه شما درباره شعر جزوه مجانی 25 صفحه ای

    دیدگاهتان را درباره ی شعر جزوه مجانی 25 صفحه ای چارلز بوکوفسکی، این شاعر خوبِ آمریکا بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    کیمیا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *