ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه

ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه – غزل111

  • شعر ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه _ غزل111 _ ادیب الممالک

     

    ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه

    ایوان تو بی دیوار بستان تو بی سایه

     

    بستان ترا پژمان هم سوسن و هم سنبل

    ایوان ترا ویران هم پیکر و هم پایه

     

    در بوته غمازان بگداخته همچون زر

    در بزم شش اندازان درباخته سرمایه

     

    انده بتو وابسته از باب الی المحراب

    نکبت بتو پیوسته از بدو الی الغایه

     

    بدنامی و ننگت را آورده ملک سوره

    بدبختی و نحسترا بر خوانده فلک آیه

     

    بابات بخون غلطید از کینه این عمو

    مادرت زبون گردید از فتنه این دایه

     

    این دایی و این عمو خستند روانت را

    تا کرد تنت را قوت بن جعده و بن دایه

     

    بر مادر مسکینت از دیده بخاک افشان

    خونی که فریدون ریخت از کشتن برمایه

     

    کشتید اتابک را بی جرم و گمان کردید

    کو باغ نیاکان را داده است بهمسایه

     

    دیدی که برادرهات اینروضه دلکش را

    دادند به همسایه با زینت و پیرایه

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)

     

    قالب شعر: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    باور نداشتم که چنین واگذاریم – موج خیز

    چون درخت فروردین پرشکوفه شد جانم – یک دامن گل

    ماه رمضان بنهفت آن چهره نورانی

    لمن رسم اطلال سقتهاالسحائب

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه ایوان تو بی دیوار بستان تو بی سایه بستان ترا پژمان هم سوسن و هم سنبل ایوان ترا ویران هم پیکر و هم پایه» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «کشتید اتابک را بی جرم و گمان کردید کو باغ نیاکان را داده است بهمسایه دیدی که برادرهات اینروضه دلکش را دادند به همسایه با زینت و پیرایه» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *