ای از وَرایِ پَرده‌ها، تابِ تو تابستانِ ما ما را چو تابستان بِبَر، دلْ‌گَرم تا بُستانِ ما

ای از وَرایِ پَرده‌ها، تابِ تو تابستانِ ما-29

  • دکلمه صوتی شعر ای از وَرایِ پَرده‌ها، تابِ تو تابستانِ ما مولانا – غزل 29 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر.ما را چو تابستان بِبَر، دلْ‌گَرم تا بُستانِ ماای چَشم جان را توتیا، آخِر کجا رَفتی؟ بیا

     

    شعر ای از وَرایِ پَرده‌ها، تابِ تو تابستانِ ما مولانا-29

     

     

    ای از وَرایِ پَرده‌ها، تابِ تو تابستانِ ما
    ما را چو تابستان بِبَر، دلْ‌گَرم تا بُستانِ ما

     

     

    ای چَشم جان را توتیا، آخِر کجا رَفتی؟ بیا
    تا آبِ رَحمَت بَرزَنَد، از صَحْنِ آتَشْدانِ ما

     

     

    تا سَبزه گردد شوره‌ها، تا روضه گردد گوره‌ها
    انگور گردد غوره‌ها، تا پُخته گردد نانِ ما

     

     

    ای آفتابِ جان و دل ای آفتاب از تو خَجِل
    آخِر ببین کین آب و گِل، چون بَست گِردِ جانِ ما؟

     

     

    شُد خارها گَلْزارها، از عشقِ رویَت بارها
    تا صد هزار اِقْرارها، اَفْکَنْد در ایمانِ ما

     

     

    ای صورتِ عشقِ اَبَد، خوش رو نِمودی در جَسَد
    تا رَه بَری سویِ اَحَد، جان را ازین زندانِ ما

     

     

    در دودِ غَم بُگْشا طَرَب، روزی نِما از عینِ شب
    روزی غریب و بوالْعَجَب، ای صُبحِ نورافشانِ ما

     

     

    گوهر کُنی خَرمُهره را، زَهره بِدَرّی زُهره را
    سُلطان کُنی بی‌بَهره را، شاباشْ ای سُلطانِ ما

     

     

    کو دیده‌ها دَرخورْدِ تو؟ تا دَررَسَد در گَردِ تو
    کو گوشِ هوش آوَرْدِ تو؟ تا بِشْنَود بُرهانِ ما

     

     

    چون دل شود احسان شُمَر، در شُکرِ آن شاخِ شِکَر
    نَعره بَرآرَد چاشْنی، از بیخِ هر دندانِ ما

     

     

    آمد زِ جانْ بانگِ دُهُل، تا جُزوها آید به کُل
    ریحان به ریحانْ گُلْ به گُل، از حَبْسِ خارِسْتانِ ما

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    مولانا قالب: غزل وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن(مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    ای از وَرایِ پَرده‌ها، تابِ تو تابستانِ ما صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعرما را چو تابستان بِبَر، دلْ‌گَرم تا بُستانِ ما مولانا است. این قطعه‌ توسط سیده سحر حسینی و فاطمه زندی و پری ساتکنی عندلیب  خوانده شده‌اند.

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    ییلاق

    (یِ) [ تر. ] (اِ.)
    ۱- کوهپایه، جای سردسیر.
    ۲- اقامتگاه تابستانی، جای خوش آب و هوا.

     

     

     

    شعر ای از وَرایِ پَرده‌ها، تابِ تو تابستانِ ما اثر کیست؟

    این شعر اثر مولانا است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۳ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *