معنی جادوکار

معنی جادوکار

  • معنی جادوکار به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جادوکار در گویش ها و لهجه.

     

    معنی جادوکار

     

    جادوگر.


    معنی جادوکار در فرهنگ عمید

     

    =جادوگر


    معنی جادوکار در لغت نامه دهخدا

     

    جادوکار. ( ص مرکب ) جادوگر. ساحر.آنکه در مهارت و هنر جادوگر را ماند : در کارگاه جادوکار از عالم شمشیر میناکار. ( آنندراج ).
    چون شد آراسته بنقش و نگار
    روی این کارگاه جادوکار.
    امیرخسرو.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جادوکار

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر نابکاران

    شعر دو وینجک

    سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی

    شعر جوشان از خشم احمد شاملو

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *