هند و ایران برادران همند

هند و ایران برادران همند – هند و ایران

  • شعر هند و ایران برادران همند – هند و ایران ملک الشعرا بهار 

     

    هند و ایران برادران همند

    زبدهٔ نسل آریا و جمند

     

    آن‌یکی شیر وآن‌دگر خورشید

    نزد مردم به راستی علمند

     

    پارس شیر است و هند خورشید است

    پشت بر پشت پاسدار همند

     

    سیرچشمند هر دو چون خورشید

    گرچه چون شیرگرسنه شکمند

     

    صاحب همتند و جود و سخا

    زان به هرجا عزیز و محترمند

     

    هر دو والاتبار و صاحب قدر

    هر دو عالیمقام و محتشمند

     

    فخر تاریخ و زینت سیرند

    معدن علم و منبع حکمند

     

    مُنزل وحی و مهبط الهام

    مخزن فکر و صاحب هممند

     

    عاشق میهمان و طالب ضیف

    خصم دینار و دشمن درمند

     

    هر دو حیران ز شاه تا به گدا

    هر دو عریان ز فرق تا قدمند

     

    شهره اندر مروتند و وفا

    مثل اندر سخاوت و کرمند

     

    در تحمل نظیر «‌لچمن‌» و «‌رام‌»

    در شجاعت عدیل روستمند

     

    در ره هند جان گرفته به کف

    اهل ایران‌، از آن به عده کمند

     

    مغول و ترک و روس در ره هند

    بر سر قتل و غارت عجم اند

     

    خام‌طمعان هماره در این ملک

    حامل فقر و درد و رنج و غمند

     

    هر به قرنی دو ثلث مردم ما

    زبن بلیات خفته در عدمند

     

    نیست بر هند منتی کایشان

    همچو ما در شکنجه و المند

     

    باد لعنت به طامعان بشر

    کایت ظلم و مظهر ستمند

     

    بر سر راه هند صحراییست

    که در او غول و دیو و دد بهمند

     

    آدمیزادی ار در او باقیست

    در عداد وحوش منتظمند

     

    کاردانان مملکت کم و بیش

    بستهٔ آب و نان و بیش و کمند

     

    معده خالی و پای بر سر گنج

    تشنه‌کامند و در کنار یمند

     

    منت ایزد که هند گشت آزاد

    خلق باید که قل اعوذ دمند

     

    صحبت هند شد به نفت بدل

    و اهل ایران ز صحبتش دژمند

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    دل من پیر تعلیم است و من طفل زبان دانش – ۱۲۵

    دانلود آهنگ درد سامان جلیلی + پخش آنلاین

    اشک رقصان

    گویند سیم و زر به گدایان خدا نداد

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    هند و ایران برادران همند

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هند و ایران برادران همند زبدهٔ نسل آریا و جمند آن‌یکی شیر وآن‌دگر خورشید نزد مردم به راستی علمند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «منت ایزد که هند گشت آزاد خلق باید که قل اعوذ دمند صحبت هند شد به نفت بدل و اهل ایران ز صحبتش دژمند» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر هند و ایران ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر هند و ایران ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *