چو داری پسر ده به فرهنگیان

چو داری پسر ده به فرهنگیان _ فقرۀ ۵۸

شعر چو داری پسر ده به فرهنگیان _ فقرۀ ۵۸ _ ملک الشعرا بهار    اگر پسری بودت به برنایی به دبیرستان ده‌، چه دبیری چشم‌روشی است‌.   چو داری پسر ده به فرهنگیان دبیری بیاموزش اندر میان   دبیری ورا دیده روشن کند دلش خرم و مغز گلشن کند     مطالب بیشتر در:[…]

به زندان مکن آبرومند را

به زندان مکن آبرومند را _ فقرۀ ۵۷

شعر به زندان مکن آبرومند را _ فقرۀ ۵۷ _ ملک الشعرا بهار    ناآمرزیده مرد آزرمان را به زندان مکن، گزیده و بزرگ مردم و هشیار مرد را بر بند زندان‌بان کن.   به زندان مکن آبرومند را میفکن نهال برومند را   (‌جوان گنه کاره دربان مکن به زندان مر او را نگهبان[…]

به‌مردم‌بر افسوس و خواری مکن

به‌مردم‌بر افسوس و خواری مکن _ فقرۀ ۵۶

شعر به‌مردم‌بر افسوس و خواری مکن _ فقرۀ ۵۶ _ ملک الشعرا بهار    به مرد مه‌سال (‌زیاد سال‌) افسوس‌(‌استهزاء‌)‌مکن‌،‌چه‌تو نیز بسیار مه‌سال شوی‌.   به‌مردم‌بر افسوس و خواری مکن بویژه به مه‌سال مردکهن   که روزی تو مه‌سال گردی و پیر همان بینی از رب‌بدکان‌ هژبر     مطالب بیشتر در:      […]

تهی‌دست مرد جوانمرد راد

تهی‌دست مرد جوانمرد راد _ فقرۀ ۵۵

شعر تهی‌دست مرد جوانمرد راد _ فقرۀ ۵۵ _ ملک الشعرا بهار   خوب‌خیم و درست وکارآگاه مرد اگرچه درویش است هم به دامادی گیر ، هرآینه او را خواسته از یزدان برسد.   تهی‌دست مرد جوانمرد راد چودخت‌ازتوخواهدببایدش داد   چو شد مرد، کارآگه و خوب‌خیم نباشد ز درویشیش هیچ بیم   چه باک[…]

زن باخرد را ز جان دوست دار

زن باخرد را ز جان دوست دار _ فقرۀ ۵۴

شعر زن باخرد را ز جان دوست دار _ فقرۀ ۵۴ _ ملک الشعرا بهار    زن فرزانه و شرمگین دوست دار.   زن باخرد را ز جان دوست دار که باشد زن باخرد دستیار   زنی جوی فرزانه و شرمگین هشیوار و آرام و آرزمگین     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد[…]

به مرد بدآیین مده وام هیچ

به مرد بدآیین مده وام هیچ _ فقرۀ ۵۳

شعر به مرد بدآیین مده وام هیچ _ فقرۀ ۵۳ _ ملک الشعرا بهار    به مرد بی‌آیین هرآینه وام مده.   به مرد بدآیین مده وام هیچ وگر وام خواهد ازو رخ بپیچ   گه وام دادن ره داد پوی به آیین بده وام و بیشی مجوی     مطالب بیشتر در:    […]

سخن جز به اندیشه‌ با کس مکن

سخن جز به اندیشه‌ با کس مکن _ فقرۀ ۵۱، ۵۲

شعر سخن جز به اندیشه‌ با کس مکن _ فقرۀ ۵۱، ۵۲ _ ملک الشعرا بهار   آشکاره‌گوی باش (‌صریح اللهجه‌). به جز به اندیشه سخن مگوی.   سخن جز به اندیشه‌ با کس مکن یکی مرد باش آشکارا سخن     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو،[…]

گرت خویش باشد زن شرمگین

گرت خویش باشد زن شرمگین _ فقرۀ ۵۰

شعر گرت خویش باشد زن شرمگین _ فقرۀ ۵۰ _ ملک الشعرا بهار   شرم‌گین زن اگر با تو دوست بود ا‌وی را به زنی‌، بر زیرک‌مرد دانا ده‌، چه زیرک و دانامرد همانا چنانچون زمین نیکوست که تخم بر وی پراکنده و گونه گونه خوربار از وی برآید.   گرت خویش باشد زن شرمگین[…]

اگر وام ‌خواهی ‌ز خویشان‌ بجاست

اگر وام ‌خواهی ‌ز خویشان‌ بجاست _ فقرۀ ۴۹

شعر اگر وام ‌خواهی ‌ز خویشان‌ بجاست _ فقرۀ ۴۹ _ ملک الشعرا بهار    جز از خویشاوندان و دوستان هیچ وام مگیر.   اگر وام ‌خواهی ‌ز خویشان‌ بجاست ز بیگانه وام ار ستانی خطاست     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت[…]

مه و پیشوا را گرامی شمار

مه و پیشوا را گرامی شمار _ فقرۀ ۴۸‌

شعر مه و پیشوا را گرامی شمار _ فقرۀ ۴۸‌ _ ملک الشعرا بهار    پیشوا مرد، گرامی و مه (‌بزرگ) دار و سخنش بپذیر.   مه و پیشوا را گرامی شمار سخنشان به جان و به دل برگمار     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی[…]

مزن گام با کس به راه فریب

مزن گام با کس به راه فریب _ فقرۀ ۴۷

شعر مزن گام با کس به راه فریب _ فقرۀ ۴۷ _ ملک الشعرا بهار    بر هیچ کس فریفتاری (‌فریبندگی‌) مکن‌، که تو نیز بسیار دردمند نشوی.   مزن گام با کس به راه فریب که این راه دارد سر اندر نشیب     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه […]

گرت‌ خواسته ‌هست‌ از آن ‌خواسته

گرت‌ خواسته ‌هست‌ از آن ‌خواسته _ فقرۀ ۴۶

شعر گرت‌ خواسته ‌هست‌ از آن ‌خواسته _ فقرۀ ۴۶ _ ملک الشعرا بهار    بخواسته چند که توان رادی کن‌.   گرت‌ خواسته ‌هست‌ از آن ‌خواسته رخ رادمردی کن آراسته     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت که ابرام بنه _[…]

کسی را میازار در گفتگوی

کسی را میازار در گفتگوی _ فقرۀ ۴۵‌

شعر کسی را میازار در گفتگوی _ فقرۀ ۴۵‌ _ ملک الشعرا بهار    مرو بر کین و زیان مردمان‌.   کسی را میازار در گفتگوی به کین و زیان کسان ره مپوی     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت که ابرام بنه[…]

همی تا توانی سخن نرم دار

همی تا توانی سخن نرم دار _ فقرۀ ۴۴

شعر همی تا توانی سخن نرم دار _ فقرۀ ۴۴ _ ملک الشعرا بهار   چند توانت بود مردم (را) به زبان میازار.   همی تا توانی سخن نرم دار دل مردمان با سخن گرم دار     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت[…]

گرت خواسته باشد اندر کمر

گرت خواسته باشد اندر کمر _ فقرۀ ۴۳

شعر گرت خواسته باشد اندر کمر _ فقرۀ ۴۳ _ ملک الشعرا بهار    اگرت خواسته بود، نخست آب ورز و زمین بیش بخر چه اگر برندهد هر آینه‌اش بن به میان باشد.   گرت خواسته باشد اندر کمر نخست آب‌ورز و زمینی بخر   کزان ورز اگر هیچ ناید به‌ دست بن و بیخ[…]

پس آنگه خود از بهر خود خواه‌زن

پس آنگه خود از بهر خود خواه‌زن _ فقرۀ ۴۲

شعر پس آنگه خود از بهر خود خواه‌زن _ فقرۀ ۴۲ _ ملک الشعرا بهار    خویشتن را زن‌، خود بخواه‌.   پس آنگه خود از بهر خود خواه‌زن به‌دلخواه بگزبن یکی شاه زن     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت که ابرام[…]

چو برکتخدایی ببستی میان

چو برکتخدایی ببستی میان _ فقرۀ ۴۱

شعر چو برکتخدایی ببستی میان _ فقرۀ ۴۱ _ ملک الشعرا بهار    چون تو را کدخدایی کردن کام است‌، نخست هزینه (‌نفقه‌) به میان کن.   چو برکتخدایی ببستی میان نخستین هزینه بنه در میان   که گر بی‌هزینه بخواهی بیوک دوشنبه بود سور وآدینه سوگ     مطالب بیشتر در:      […]

ز سوگند خوردن ‌سخن کاستست

ز سوگند خوردن ‌سخن کاستست _ فقرۀ ۴۰

شعر ز سوگند خوردن ‌سخن کاستست _ فقرۀ ۴۰ _ ملک الشعرا بهار    نه به راست نه به دروغ سوگند مخور.   ز سوگند خوردن ‌سخن کاستست مخور گر دروغ‌ است‌ اگر راستست     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت که ابرام[…]

کسی کش به چیز تو چشمست تیز

کسی کش به چیز تو چشمست تیز _ فقرۀ ۳۹

شعر کسی کش به چیز تو چشمست تیز _ فقرۀ ۳۹ _ ملک الشعرا بهار    چشم آگاه را به هیچ چیز گرو منه‌.   کسی کش به چیز تو چشمست تیز گروگان منه در برش هیچ چیز     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند[…]

اگر وام خواهی ز یاران بخواه

اگر وام خواهی ز یاران بخواه _ فقرۀ ۳۸

شعر اگر وام خواهی ز یاران بخواه _ فقرۀ ۳۸ _ ملک الشعرا بهار    کسی که او را شرم نیست ازش خواسته مگیر.   اگر وام خواهی ز یاران بخواه ز بی‌شرم زر خواستن نیست راه     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی[…]

دلت را ز نیکو سخن ده فروغ

دلت را ز نیکو سخن ده فروغ _ فقرۀ ۳۷

شعر دلت را ز نیکو سخن ده فروغ _ فقرۀ ۳۷ _ ملک الشعرا بهار    به هیچ کس دروغ مگوی.   دلت را ز نیکو سخن ده فروغ میالای هرگز دهان از دروغ     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت که ابرام[…]

بر مرد داننده خاموش باش

بر مرد داننده خاموش باش _ فقرۀ ۳۶

شعر بر مرد داننده خاموش باش _ فقرۀ ۳۶ _ ملک الشعرا بهار    ‌پیشگاه مرد دانا را گرامی دار و از وی سخن پرس و سخنش بشنو.     بر مرد داننده خاموش باش سخن‌ پرس‌ و دیگر همه گوش‌ باش   خردمند استاده در پیشگاه نگر تا چه گوید به بیگاه و گاه[…]

مکن راز با مردم یاوه کوی

مکن راز با مردم یاوه کوی _ فقرۀ ۳۵‌

شعر مکن راز با مردم یاوه کوی _ فقرۀ ۳۵‌ _ ملک الشعرا بهار    با مرد یاوه گوی راز خود آشکار مکن‌.   مکن راز با مردم یاوه کوی که رازت پراکنده سازد به کوی     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت[…]

سخنگوی داننده را دوست گیر

سخنگوی داننده را دوست گیر _ فقرۀ ۳۴

شعر سخنگوی داننده را دوست گیر _ فقرۀ ۳۴ _ ملک الشعرا بهار    با دبیر مرد همال (‌خصم‌) مباش‌.   سخنگوی داننده را دوست گیر بپرهیز از خشم مرد دبیر   مزن پنجه با مرد دانش‌پژوه مهل تات دشمن شوند این گروه     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه […]

ز دارای کین‌توز دوری گزین

ز دارای کین‌توز دوری گزین _ فقرۀ ۳۳‌

شعر ز دارای کین‌توز دوری گزین _ فقرۀ ۳۳‌ _ ملک الشعرا بهار    از کینه‌ور مرد پادشاه (‌صاحب‌نفوذ) دور باش‌.   ز دارای کین‌توز دوری گزین همان به که نشناسدت مرد کین     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت که ابرام بنه[…]

شوی چون به پیکار جنگاوران

شوی چون به پیکار جنگاوران _ فقرۀ ۳۲

شعر شوی چون به پیکار جنگاوران _ فقرۀ ۳۲ _ ملک الشعرا بهار    به نبرد بسیار بیندیش که بار گران با تو نباشد.   شوی چون به پیکار جنگاوران نگر تا نباشدت بار گران     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت که[…]

همان زیرک و مرد آزادچهر

همان زیرک و مرد آزادچهر _ فقرۀ ۳۱

شعر همان زیرک و مرد آزادچهر _ فقرۀ ۳۱ _ ملک الشعرا بهار    با آزادچهره ‌مرد (‌نجیب مرد) کارآگاه و زیرک و خوش‌خیم‌مرد، همپرسشی (‌صحبت‌) کن و دوست باش‌.   همان زیرک و مرد آزادچهر سخن پرس و پیش آر آواز نرم     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه […]

به بیگاه کوشش مکن بهر جاه

به بیگاه کوشش مکن بهر جاه _ فقرۀ ۳۰

شعر به بیگاه کوشش مکن بهر جاه _ فقرۀ ۳۰ _ ملک الشعرا بهار    گاه را مکوش‌.   به بیگاه کوشش مکن بهر جاه که جاه است بسته به هنگام و گاه     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی گفت که ابرام بنه[…]

مشو در خورش باکسان هم‌نبرد

مشو در خورش باکسان هم‌نبرد

شعر مشو در خورش باکسان هم‌نبرد _ ملک الشعرا بهار  فقرۀ ۲۸، ۲۹   اندر خوردن با مردم همچشمی و پیکار مکن‌، مردم را مزن‌.   مشو در خورش باکسان هم‌نبرد دل میزبان را میاور به درد     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو، رسولی ارجمند هاتفی[…]

به بادافره اندر مشو تند و تیز

به بادافره اندر مشو تند و تیز _ فقرۀ ۲۷

شعر به بادافره اندر مشو تند و تیز _ فقرۀ ۲۷ _ ملک الشعرا بهار   به بادافره بر مردمان کردن‌، ورندک (‌برنده – تندرو) مباش‌.   به بادافره اندر مشو تند و تیز کسی را به گیتی میازار نیز     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  از پری بانو،[…]