شعر بزرگ‌تر که شدم… لنگستون هیوز

خیلی وخ پیش از اینا بود – بزرگ‌تر که شدم…

خیلی وخ پیش از اینا بود – شعر بزرگ‌تر که شدم… لنگستون هیوز خیلی وخ پیش از اینا بود. من، حالا دیگه بگی نگی رویام یادم رفته اما اون وقتا رویام درست اونجا بود و جلو روم مث پنجه‌ی آفتاب برق می‌زد. بعد، اون دیفاره رفت بالا. خورد خورد رفت بالا میون من و رویاهام.[…]

شعر بارون بهار لنگستون هیوز

بذار بارون ماچت کنه – بارون بهار

بذار بارون ماچت کنه – شعر بارون بهار – لنگستون هیوز   بذار بارون ماچت کنه بذار بارون مث آبچک ِ نقره رو سرت چیکه کنه. بذار بارون واسه‌ت لالایی بگه. بارون، کنار کوره راها آبگیرای راکد دُرُس می‌کنه تو نودونا آبگیرای روون را میندازه، شب که میشه، رو پشت بونامون لالایی‌های بُریده بُریده میگه.[…]

شعر رویاها لنگستون هیوز

رویاهاتو محکم بچسب – رویاها

رویاهاتو محکم بچسب – شعر رویاها – لنگستون هیوز   رویاهاتو محکم بچسب واسه این که اگه رویاها بمیرن زنده‌گی عین مرغ شکسته بالی میشه که دیگه مگه پروازو خواب ببینه. رویاهاتو محکم بچسب واسه این که اگه رویاهات از دس برن زنده‌گی عین بیابون ِ برهوتی میشه که برفا توش یخ زده باشن. مترجم:[…]

شعر گرگ و میش لنگستون هیوز

تو گرگ و میش اگه پرسه بزنی – گرگ و میش

تو گرگ و میش اگه پرسه بزنی – شعر گرگ و میش – لنگستون هیوز   تو گرگ و میش اگه پرسه بزنی گاهی راتو گم می‌کنی گاهی هم نه. اگه به دیفار مشت بکوبی گاهی انگشتتو میشکونی گاهی هم نه. همه می‌دونن گاهی پیش اومده که دیوار برُمبه گرگ و میش صبح سفید بشه[…]

شعر سیاه از رودخانه‌ها سخن می‌گوید لنگستون هیوز

من با رودخانه‌ها آشنایی به هم رسانده‌ام – سیاه از رودخانه‌ها سخن می‌گوید

من با رودخانه‌ها آشنایی – شعر سیاه از رودخانه‌ها سخن می گوید – لنگستون هیوز   من با رودخانه‌ها آشنایی به هم رسانده‌ام رودخانه‌هایی به دیرینه سالی ِ عالم و قدیمی‌تر از جریان خون در رگ‌های آدمی. جان من همچون رودخانه‌ها عمق پیدا کرده است. من در فرات غوطه خورده‌ام هنگامی که هنوز سپیده‌دم جهان،[…]

شعر قطعه‌ی آمریکایی ــ آفریقایی لنگستون هیوز

چه دور از دسترس است – قطعه‌ی آمریکایی ــ آفریقایی

چه دور از دسترس است – شعر آمریکایی ـ آفریقایی – لنگستون هیوز چه دور چه دور از دسترس است آفریقا. حتا خاطره‌یی هم زنده نمانده است جز آن‌ها که کتاب‌های تاریخ ساخته‌اند، جز آن‌هایی که ترانه‌ها با طنینی آهنگین در خون می‌ریزد با کلماتی غم‌سرشت، به زبانی بیگانه که زبان سیاهان نیست با طنینی[…]

شعر آوازهای غمناک لنگستون هیوز

پل را آهن یه آواز غمناکه تو هوا – آوازهای غمناک

پل را آهن یه آواز غمناکه تو هوا – شعر آوازهای غمناک پل را آهن یه آواز غمناکه تو هوا. پل را آهن یه آواز غمناکه تو هوا. هر وخ یه قطار از روش رد میشه دلم میگه سر بذارم به یه جایی. رفتم به ایسگا دل تو دلم نبود. رفتم به ایسگا دل تو[…]

شعر غیر قابل چاپ لنگستون هیوز

راسی راسی مکافاتیه اگه مسیح برگرده – غیر قابل چاپ

راسی راسی مکافاتیه اگه مسیح برگرده – شعر غیر قابل چاپ – لنگستون هیوز   راسی راسی مکافاتیه اگه مسیح برگرده و پوسّش مث ما سیاه باشه‌ها! خدا می‌دونه تو ایالات متحد آمریکا چن تا کلیسا هس که اون نتونه توشون نماز بخونه، چون سیاها هرچی هم که مقدس باشن ورودشون به اون کلیساها قدغنه;[…]

شعر عیسای مسیح لنگستون هیوز

روی جاده‌ی مرگت به تو برخوردم – عیسای مسیح

روی جاده‌ی مرگت به تو برخوردم – شعر عیسای مسیح – لنگستون هیوز   روی جاده‌ی مرگت به تو برخوردم. راهی که از اتفاق پیش گرفته بودم بی‌آن که بدانم تو از آن می‌گذری. هیاهوی جماعت که به گوشم آمد خواستم برگردم اما کنجکاوی مانعم شد. از غریو و هیاهو ناگهان ضعفی عجیب عارضم شد[…]

شعر آوازه‌خوان خسته لنگستون هیوز

می‌شنیدم یه سیا که – آوازه‌خوان خسته

می‌شنیدم یه سیا که – شعر آوازه‌خوان خسته – لنگستون هیوز   می‌شنیدم یه سیا که با زمزمه‌ی آرومی خودشو تکون می‌داد آهنگ خفه‌ی گرفته‌ی خواب‌آوری رو می‌زد. اون شب پایین خیابون «گنوکس» زیر نور کم‌سوی یه چراغ گاز کهنه به آهنگ اون آوازای خسته آروم می‌جمبید آروم می‌جمبید. با سر انگشتاش که به آبنوس[…]

شعر تُفدونای برنجی لنگستون هیوز

آهای پسر تُفدونا رو پاک‌شون کن – تُفدونای برنجی

آهای پسر تُفدونا رو پاک‌شون – شعر تُفدونای برنجی – لنگستون هیوز «ــ آهای پسر تُفدونا رو پاک‌شون کن: تُفدونای دیترویت شیکاگو پالم بیچ و آتلانتیک سیتی رو!» بخار آشپزخونه‌های مهمونخونه دود ِ تالارای مهمونخونه و لجن تُفدونای مهمونخونه اینا تیکه‌یی از زنده‌گی ِ منن.   «ــ آهای پسر!» با یه سکه‌ی پنج سنتی با[…]

شعر آهای، اُرکس ِ جاز لنگستن هیوز

آهای اُرکس ِ جاز، اون رِنگو بزنین – آهای، اُرکس ِ جاز

 اُرکس ِ جاز اون رِنگو بزنین – شعر آهای اُرکس ِ جاز – لنگستون هیوز   آهای اُرکس ِ جاز، اون رِنگو بزنین! واسه اربابا و خانوماشون واسه دوک‌ها و کنت‌ها واسه قرتیا و اونکاره‌ها واسه میلیونرای ینگه دنیایی واسه معلمای مدرسه اون رِنگو چاق کنین تا حسابی کیفور شَن. آهای اُرکس ِ جاز، اون[…]

شعر بگذار این وطن دوباره وطن شود لنگستن هیوز

بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود – بگذار این وطن دوباره وطن شود

بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود – شعر بگذار این وطن دوباره وطن شود – لنگستون هیوز   بگذارید این وطن دوباره وطن شود بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود بگذارید پیشاهنگ دشت شود و در آن‌جا که آزاد است منزلگاهی بجوید (این وطن هرگز برای من وطن نبود.) بگذارید این وطن رویایی[…]

شعر طلوع آفتاب در «آلاباما» لنگستون هیوز

وقتی آهنگساز شدم – طلوع آفتاب در «آلاباما»

وقتی آهنگساز شدم – شعر طلوع آفتاب در «آلاباما» – لنگستون هیوز   وقتی آهنگساز شدم واسه خودم یه آهنگ می‌سازم در باب طلوع آفتاب تو آلاباما و خوشگل‌ترین مقامارو اون تو جا میدم: اونایی رو که عین مه باتلاق‌ها از زمین میرن بالا و اونایی‌رو که عین شبنم از آسمون میان پایین. درختای بلند[…]

شعر عمله‌های جاده‌ی فلوريدا لنگستن هیوز

دارم یه جاده می‌سازم – عمله‌های جاده‌ی فلوريدا

دارم یه جاده می‌سازم – شعر عمله‌های جاده‌ فلوريدا – لنگستون هیوز   دارم یه جاده می‌سازم تا ماشینا از روش رد شن، دارم یه جاده می‌سازم میون نخلا تا روشنی و تمدن از روش رد شه. دارم یه جاده می‌سازم واسه سفیدپوسّای پیر و خرپول تا با ماشینای گُنده‌شون از روش رد شن و[…]

شعر دنیای رویای من لنگستون هیوز

من در رویای خود دنیایی را می‌بینم – دنیای رویای من

من در رویای خود دنیایی را می‌بینم – شعر دنیای رویای من – لنگستون هیوز   من در رویای خود دنیایی را می‌بینم که در آن هیچ انسانی انسان دیگر را خوار نمی‌شمارد زمین از عشق و دوستی سرشار است و صلح و آرامش، گذرگاه‌هایش را می‌آراید. من در رویای خود دنیایی را می‌بینم که[…]

شعر عشق ستاره ای درخشان است لنگستون هیوز

عشق گوجه ای رسیده است – عشق ستاره ای درخشان است

عشق گوجه ای رسیده است – شعر عشق ستاره ای درخشان است – لنگستون هیوز عشق گوجه ای رسیده است روییده بر درختی باشکوه و طلسم جادویش هرگز به تو مجال بودن نمی دهد عشق ستاره ای درخشان است چشمک زنان در آسمان های دوردست جنوب و شعله های سوزانش همواره چشم هایت را می آزارد[…]

شعر در سکوت تو لنگستون هیوز

تنها از سکوت تو پیش از آن که سخن گویی – در سکوت تو

تنها از سکوت تو پیش از آن که سخن – شعر در سکوت تو – لنگستون هیوز   تنها از سکوت تو پیش از آن که سخن گویی هر آنچه را که باید، در می یابم بی آنکه واژه ای از تو بشنوم در سکوتت هر نغمه ای که آرزو می کنم به گوش می[…]

شعر مردم من لنگستون هیوز

شب زیباست چون چهره های مردم من – مردم من

شب زیباست چون چهره های مردم من – شعر مردم من – لنگستون هیوز   شب زیباست چون چهره های مردم من ستاره­ ها زیبایند چون چشم های مردم من زیباست، همچنان، خورشید زیباست، همچنان، روح مردم من. مترجم:رامین خواجه پور   پیشنهاد ویژه برای مطالعه: شعر محبوبم سوی من آمده است کریستینا روزتی شعر[…]

شعر بیداد لنگستون هیوز

اینک رویاها برای رویا پردازها – بیداد

اینک رویاها برای رویا پردازها – شعر بیداد – لنگستون هیوز   اینک رویاها برای رویا پردازها دست نیافتنی اند همچنان که ترانه ها برای ترانه­ خوان ها. شب تاریک و آهن سرد بر شماری از سرزمین­ها چیره می شود اما رویا باز خواهد گشت و ترانه قفس خود را در هم می شکند. مترجم:[…]

شعر نیمکت لنگستون هیوز

من رو نیمکت پارک زندگی می کنم – نیمکت

من رو نیمکت پارک زندگی می کنم – شعر نیمکت – لنگستون هیوز   من رو نیمکت پارک زندگی می کنم تو اما توی خیابونای بالاشهر یه جهنم فاصله است بین ما دو نفر من یه پول سیا گدایی می کنم برای شام تو یه کلفت داری و یه نوکر اما دارم از خواب بیدار[…]

شعر یادداشت خودکشی لنگستون هیوز

خنکایِ آرامِ رخسارِ رود – یادداشت خودکشی

خنکایِ آرامِ رخسارِ رود – شعر یادداشت خودکشی – لنگستون هیوز   خنکایِ آرامِ رخسارِ رود از من بوسه ای خواست. مترجم:رامین خواجه پور   پیشنهاد ویژه برای مطالعه: شعر محبوبم سوی من آمده است کریستینا روزتی شعر محبوبم به سان یخ است ادموند اسپنسر شعر روزی نامش را نوشتم ادموند اسپنسر شعر چگونه دوست[…]

شعر دختر خاموش لنگستون هیوز

تو را به شبی بی ستاره مانند کردم – دختر خاموش

تو را به شبی بی ستاره مانند کردم – شعر دختر خاموش – لنگستون هیوز   تو را به شبی بی ستاره مانند کردم نه به خاطر چشمانت تو را به خوابی بی رویا مانند کردم نه بخاطر آوازهایت. مترجم: رامین خواجه پور   پیشنهاد ویژه برای مطالعه: شعر محبوبم سوی من آمده است کریستینا[…]

شعر دورگه لنگستون هیوز

آقام یه سفید پوست بودش – دورگه

آقام یه سفید پوست بودش – شعر دورگه – لنگستون هیوز   آقام یه سفید پوست بودش و ننم یه کاکا سیا. اگه یه روزی آقا مو نفرینش کردم، (حالا) نفرینمو پس می‌گیرم. اگه یه روزی‌ام ننه مو عاقش کردم و خواستم که بره به درک ، از اون خواسته‌ی پلیدم پشیمونم و حالا می‌خوام[…]

شعر دموکراسی لنگستون هیوز

با ترس یا با ریش گرو گذاشتن – دموکراسی

با ترس یا با ریش گرو گذاشتن – شعر دموکراسی – لنگستون هیوز   با ترس یا با ریش گرو گذاشتن دموکراسی دس نمیاد نه امروز نه امسال نه هیچ وقت ِ خدا. منم مث هر بابای دیگه حق دارم که وایسم رو دوتّا پاهام و صاحاب یه تیکه زمین باشم. دیگه ذله شده‌م از[…]