مفتعلن فاعلات مفتعلن

صبح دوم شد سپیده تابانا

صبح دوم شد سپیده تابانا

شعر صبح دوم شد سپیده تابانا ملک الشعرا بهار  مراسم صبحانه (یک خانواده زردشتی قدیم)   صبح دوم شد سپیده تابانا زهره هویدا و ماه پنهانا   دست افق مطرفی کشید بنفش سنجابین پروزش بدامانا   برگ درختان چو می‌کشان به‌صبوح خون خوش برهم زنند پنگانا   زمزمهٔ مرغکان به شاخ درخت چون به (‌میزد)‌[…]