شعر ادیب المماک با فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)

همه اهل مشکو ز جا خواستند

همه اهل مشکو ز جا خواستند

همه اهل مشکو ز جا خواستند گریستن اهالی مشکو در فراق بانو   همه اهل مشکو ز جا خواستند میان را به خدمت بیاراستند   کنیزان سیمین بر سر و قد غلامان مه طلعت با خرد   ز رخسارشان ماه تابان خجل ز رفتارشان سر و بستان به گل   بگفتند کای بانوی کامجوی از[…]