ریخت به هم

ریخت به هم

ریخت به هم   خواستم از تو بگویم که دلم ریخت به هم دفترم باز شد افسوس قلم ریخت به هم   پیکرم را که از آن خاک سیه ساخت خدا تا دمید از تو به من آب و گلم ریخت به هم   تا پدیدار شدی زلزله شد باد وزید فصل پیدایش هستی ز[…]