مهر همسری

مهر همسری

مهر همسری   عجایب صنعتی دیدم در این دشت” که مرغی بر خروسی چیره می گشت فغان میزد که چون کاری نداری تو باید تخم،جای من گذاری خروس بینوا با چشم غمبار به سر میزد به زاری با دلی زار فغان میزد چرا بیکار و بی عار گرفتم من زنی از خیل پیکار؟ خلاصه بعد[…]

گلشنِ دل

گلشنِ دل

گلشنِ دل   در گلستان، همه جا خار به تن میبینم گِرد هر مرغِ شباهنگ، زَغَن میبینم در غزل‌های من و یار و گلستان غزل گاه از زاغ و زغن، نیشِ سخن میبینم سالها مَحرمِ این دل، گُل بی خاری بود حال، در قامتِ گُل، خار به تن میبینم بوسه ی مِهر به هر لب[…]

ابلیس را...

ابلیس را…

ابلیس را…   ابلیس را ردای خلافت به تن کنید!- با نام دین تمام وطن را کَفَن کنید هر جا که رهنمای بهشت کسان، خر است در هر قبیله ای که خری جای رهبر است آنجا که گاوها همه سرگرم آخورند تا گرگها به گرمی هر گاو دمخورند هرجا که مرغِ حق، پی ناحق روان[…]

پدرم خانه خراب است بیا

پدرم خانه خراب است بیا

پدرم خانه خراب است بیا   پدرم!خانه،خراب است بیا پدرم!خانه خراب است بیا شهر در رنج و عذاب است بیا غصه ی بی پدری پیرم کرد پسرت خانه خراب است بیا جور این ناپداران،ما را کشت رنج این درد گران،ما را کشت خشم طوفان خزان ما را کشت حال فرزند،خراب است بیا تا تو رفتی[…]

حسرت

حسرت

حسرت   نه حظی بردم از عمرم،نه کیفم کوک دنیا شد به هر سویی که رو کردم نصیبم رنج تنها شد به هر سویی دویدم تا که فردایی شود پیدا در آخر مقصدم امروزِ دیروزینِ فردا شد پی درس و قلم رفتم که ملای وطن باشم ولی جای قلم داران،قلمدان ساز ملا شد خدا را[…]

زخم کهنه میهن

زخم کهنه میهن

زخم کهنه میهن   میهنم! زخم کهنه ای داری کهنه دردی به سینه ای داری زخمی از دوستان تورانی زخمی از تازیان ایرانی زخمی از دشمنان دوست نما زخمی از دوستان دشمن زا زخمی از جنگهای آیینی از نواهای نایِ آیینی میهنم! چرخه، چرخه ی درد است چرخه ی اوج جاه نامرد است چرخه ی[…]

حلالم کن

حلالم کن

حلالم کن   حلالم کن من از نسل زمستانم من از نسل تگرگ و برف و بارانم حلالم کن که من جا مانده ی فریادِ طوفانم نه فریادم که از فریادِ طوفان در امان باشم نه خشم آذ‌َرخشَم تا که تک تازِ سپاهِ آسمان باشم حلالم کن اگر خو کرده ی موجی نفس گیرم در[…]