مهر همسری

مهر همسری

  • مهر همسری

     

    عجایب صنعتی دیدم در این دشت”
    که مرغی بر خروسی چیره می گشت
    فغان میزد که چون کاری نداری
    تو باید تخم،جای من گذاری
    خروس بینوا با چشم غمبار
    به سر میزد به زاری با دلی زار
    فغان میزد چرا بیکار و بی عار
    گرفتم من زنی از خیل پیکار؟
    خلاصه بعد از آن زاریِ بسیار
    خروس بینوا مغلوب پیکار…
    به زاری رفت قعرِ لانه خود
    به پشت پرده ی کاشانه خود
    به زور مرغ،جای مرغ،خوابید
    به بوی یاری سیمرغ خوابید
    گذشت و ساعتی با ناله و زار
    زمین و آسمان هم محو پیکار
    جهان ناگاه،با صد نعره لرزید
    از آن چیزی که در مهد زمین دید
    زمین و آسمان فریاد کردند
    عجایب صنعتی را یاد کردند
    عجایب صنعتی در پشت پرده
    خروس آورد یک تخم دو زرده
    چه تخمی! برتر از تخم شترمرغ
    چه تخمی! هم قد و اندازه مرغ
    فغان از مرغ مرد افکن خدایا!
    چه کردی با خروس قصه ما؟
    خروس قصه ما گر چه گُل کرد
    ولی یک پند در ساز و دهل کرد
    که عشق و عاشقی بی کار، کشک است
    سرانجامش پشیمانی و اشک است
    چو بیکاری مکن با مرغ یاری
    وگرنه تخم جایش میگذاری
    چو کاری یافتی در اوجِ خانی
    بزن یک مرغداری جهانی

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    علی اصغررضایی مقدم
    Latest posts by علی اصغررضایی مقدم (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *