شاعرمورّخ نیست شاعرموّرخ نیست، روزنامه نگارهم نيست. و کسی هم از شاعر انتظار ندارد که حوادث اجتماعی زمانش را درشعرش واگویه کند. اما انتظار دارد که هرکلمه ای در شعرش یک حادثه بشود. و شعرش صدای شکستن حادثه های تاریخی، اجتماعی، مذهبی، اسطوره ای بشود. و همچون مادری که دست فرزندش را می گیرد[…]
خواب شعر: گئورک تراکل (اتريش) برگردان: پيرايه يغمايی نفرین به شما ای زهرهای ظلمانی! خوابِ سفيد! اين عجيبترین باغ در گرگوميشِ درختان، سرشار از مارها، شبپرهها عنکبوتها و خفاشها غريبه! سايه ی گمشدهی تو در شامگاه، سفينهی بسیار تاریکی است بر دریای شور مصيبت! پرندهگانِ سفيد بالبال میزنند بر لبهی شب. بالای شهرهای در[…]