از شگفتی های شعر شاملو
و اما يکی از تفاوت های عظيم احمد شاملو با شاعران قبل و بعد از خودش این است که او راز کلمات را می داند .آهنگ آنها را می شناسد. هم آوايی های آنها را دریافت می کند و به معانی دیگر آنها آگاه است
معانی ديگری که فقط می توان آنها را در اشعار شاعرانی چون حافظ، یا متون کهن قرن چهار و پنج چون تاریخ بیهقی یافت.
برای نمونه کلمه ی «مگر» را به صحنه می آوريم که بسیاری از ما آن را فقط در معنی( شايد) به کار می بريم. در حالی که معنای ديگرش (حتماً) و يا (بی گمان)
مثال از حافظ:
مگر ديوانه خواهم شد در اين سودا که شب تا روز،
سخن با ماه می گویم،پری در خواب می بینم
مگر ديوانه خواهم شد: حتماً دیوانه خواهم شد/ بی گمان دیوانه خواهم شد.
(مگر) در تاریخ بیهقی :
او گفت حرم و خرائن به قلعت های استوار نهادن مگر صواب تر از آن است که به صحرای هندوستان بردن
مگر صواب تر: حتماً درست تر/ بی گمان درست تر
.
(مگر) در شعر مرگ ناصری، شاملو :
از صف غوغای تماشاییان
العازر
گام زنان راه خود را گرفت
دست ها
در پسِ پشت
به هم درافکنده
و جانش را از آزار دینی گزنده آزاد يافت:
«مگر خود نمی خواست، ورنه می توانست!»
مگر خود نمی خواست: حتماً خودش نمی خواست/ بی گمان خودش نمی خواست
.
و بدين گونه است که کلمه ای با معنی فراموش شده از زیر غبار زمان بیرون می آيد، جلا می گیرد ، به زیبایی در شعر می نشيند و علاوه بر آرکائیسم (باستان گرایی) ، (هنجار گریزی واژگانی) ايجاد می کند.
پيرايه يغمایی
Latest posts by پيرايه يغمايی (see all)
- ابرها … - سپتامبر 5, 2023
- از شگفتی های شعر شاملو - سپتامبر 5, 2023
- اتل متل توتوله - سپتامبر 5, 2023
از بد این روزگار ناکام گذاشت اموزگار
مستیم را باختم. چشن شادی برگذار
گلدان دلم خالی از گل یاس
خاطرات وبکارم تو دل پر احساس