روی یارم

روی یارم

روی یارم   دلم دیگر توان دیدن رویش ندارد دو صد تیغ‌م شکاف خط ابرویش ندارد برای چشم معشوقم که کافر را بگرداند مسلمان برای حس آرامی که بعدش هست توفان برای تیر زهر‌‌‌‌‌‌ آگین این چاه زنخدان بگویم صد ثنا و صد دعا در وصف ایشان اگر فرهاد هرشب می زند تیشه به کوهی[…]

به شب هنگام پای کاغذ می نشینم

به شب هنگام پای کاغذ می نشینم

به شب هنگام پای کاغذ می نشینم   به شب هنگام پای کاغذ می نشینم، ای خدا پای کاغذ می نویسم صد گله، از این جفا می نشینم صد گله من می کنم، از این قضا ای خدا از این جفا از این قضا، آخر چرا؟