من،تو،همه پسِ پستوهای غم بازار من قلم روضه میخواند قلمی که مینویسد از جای خالی دستانت خواستم از خودِ درمانده ام بنویسم منِ بی تو قدر یک نوشتن هم نمیارزد کوچه های خیال انگیزِ مجنونم با تمام درختانِ بیدش به نگاهت بن بست شده که بیارزد که بیارزد که بیارزد…! خیابان[…]