معنی پاچک به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پاچک در گویش ها و لهجه و جستجوی معنی پاچک در دانشنامه عمومی ویکی پدیا.
معنی پاچک
معنی پاچک: تپاله.
هم قافیه با کلمه پاچک
پک، کوجک، حامل چک، تراولر چک، چله کوچک، زبان کوچک.
معنی پاچک در فرهنگ عمید
معنی پاچک در فرهنگ معین
معنی پاچک در فرهنگ فارسی
( اسم ) سرگین خشک شد. گاو غوشاک تپاله غوشا .
نقاشی اسپانیایی.
معنی پاچک در لغت نامه دهخدا
پاچک. [ چ ِ ک ُ ] ( اِخ ) فرانسوا.نقاشی اسپانیائی. مولد بسال 1571م. ( 978 هَ. ق. ) در اشبیلیه. و وفات در سنه 1654م. ( 1064 هَ. ق. ).
پیشنهاد و نظر شما برای معنی پاچک
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
معنی ا
معنی پاچک در دانشنامه ویکی پدیا
مختصات: ۳۳°۱۶′۱۴″ شمالی ۴۸°۱۲′۴۲″ شرقی / ۳۳٫۲۷۰۵۶°شمالی ۴۸٫۲۱۱۶۷°شرقی / 33.27056; 48.21167
پاچک، روستایی از توابع بخش معمولان شهرستان پل دختر در استان لرستان ایران است.
این روستا در دهستان میانکوه شرقی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
- گویند مرا که دوزخی باشد مست – 42 - ژانویه 24, 2023
- گویند کسان بهشت با حور خوش است – 41 - ژانویه 23, 2023
- گر شاخ بقا ز بیخ بختت رستست – 40 - ژانویه 23, 2023