14 جمله معروف مسئله اسپینوزا اروین د یالوم

14 جمله معروف مسئله اسپینوزا اروین د یالوم – تکه کتاب

  • 14 جمله معروف مسئله اسپینوزا اروین د یالوم: در این مطلب 14 عدد از جملات معروف و درخشان کتاب مسئله اسپینوزا اروین د یالوم را گلچین کرده‌ایم. این جملات تکه کتاب های نابی هستند از نویسندگانی بزرگ که می‌توانید به وسیله‌ی دکمه‌‌های زیر از آرشیو کاملشان دیدن کنید.

     

     

    متن زیبا اروین د یالوم

     

     

     

    14 جمله معروف مسئله اسپینوزا اروین د یالوم

     

    فرانکو ایمان خودش رو از دست داده. او به همه چیز شک داره. تمام مناسک مذهبی، عبادات، حتی وجود خدا. مدام دچار ترسه. نمی‌خوابه و از خودکشی حرف می‌زنه. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۱۶)

     

    ما دستور می‌دهیم که هیچ‌کس نباید با باروخ اسپینوزا ارتباط داشته باشد، نه به صورت نوشتاری، نه انجام دادن خدمتی برای او، نه این‌که با او زیر یک سقف باشد، نه تا دو متری او قرار بگیرد و نه هیچ مطلبی را که او نگاشته است، بخواند. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۲۲۴)

     

     

    پدر منو یک سال پیش در آتش سوزوندن. به چه جرمی؟ اون‌ها صفحاتی از تورات رو که پشت خونه در خاک دفن شده بود، پیدا کردن. عموی من، پدر ژاکوب، مدت کمی بعد از اون کشته شد. من یک سوال دارم. دنیایی رو در نظر بگیر که یک پسر، بوی تن سوخته‌ی پدرش رو استشمام می‌کنه. کجاست خدایی که چنین جهانی رو خلق کرده؟ چرا او اجازه‌ی چنین کارهایی رو صادر کرده؟ آیا منو به خاطر پرسیدن این چیزها سرزنش می‌کنید؟ (مسئله اسپینوزا – صفحه ۱۸)

     

     

    عقاید اشتباه، آرامش متزلزل و دروغین به بار می‌آورد. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۸۱)

     

     

    دو هزار سال قبل مردی خردمند به نام زنوفان نوشت که اگه گاوهای نر و شیرها و اسب‌ها دستانی داشتن که با اون‌ها تصاویر رو حکاکی کنن، اون‌ها خدا رو شبیه به خودشون می‌ساختن. من معتقدم اگه مثلث‌ها می‌تونستن فکر کنن اون‌ها خدایی با ظاهر و خصوصیات مثلث می‌آفریدن، دایره‌ها هم خدای دایره‌ای. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۸۳)

     

     

    هرچی بی‌اطلاعی و بی‌سوادی‌مون بیش‌تر باشه، بیش‌تر به خدا استناد می‌کنیم. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۱۰۴)

     

     

    شهرت شامل عقاید دیگران می‌شه و نیازمند اینه که طبق خواسته‌ی دیگران زندگی کنیم. برای دستیابی و نگه‌داری شهرت، باید چیزی که دیگران می‌پسندن، بپسندیم و از هرچی دوری می‌کنن، دوری کنیم. بنابراین از زندگی با شهرت یا زندگی سیاستمدارانه فرار کنین. اون یک تله‌ست. هرچی بیش‌تر به دست بیاریم بیش‌تر می‌خوایم و وقتی میل و اشتیاق‌مون برآورده نشه، عم‌مون بیش‌تر می‌شه. دوستان به من گوش کنین. اگه خواهان رستگاری هستین، زندگی خودتون رو با تلاش برای چیزی که بهش احتیاج ندارین، تلف نکنین. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۱۲۶)

     

     

    دین باید از حاکمیت مستقل و جدا باشه. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۱۸۴)

     

     

    جملات معروف کتاب اسپینوزا اروین د یالوم

     

     

    برای من آزادی قیمت نداره. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۱۹۶)

     

     

    فکر نمی‌کنم زیر سوال بردن، بیماری باشه. اطاعت کورکورانه بدن سوال کردن، بیماریه. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۱۹۹)

     

     

    چند شب بعد اکارت و آلفرد با هم رفتند تا سخنرانی سرجوخه هیتلر را بشنوند. بعد، آن‌ها برای شام به خانه‌ی اکارت رفتند. هیتلر با اعتمادبه‌نفس جلو چهل نفر از حضار ایستاد و بدون هیچ مقدمه‌ای شروع کرد به سر دادن اخطاری پر شور نسبت به خطری که از سمت یهودیان آلمان را تهدید می‌کند. او فریاد زد: «من آمده‌ام تا به شما در مورد یهودیان هشدار دهم و بر نوع جدیدی از ضد یهود پافشاری کنم. من بر اساس حقایق، نه احساسات، بر ضد یهود بودن اصرار دارم. ضد یهودی بودن احساسی، تنها منجر به نسل‌کشی بیهوده می‌شود. این راه‌حل نیست. ما به بیش از این احتیاج داریم. خیلی بیش‌تر از این. ما یک ضد یهودی منطقی می‌خواهیم. منطق ما را به سمت نتیجه‌ای تزلزل‌ناپذیر هدایت می‌کند: حذف کل یهودیان از آلمان.» (مسئله اسپینوزا – صفحه ۲۱۲)

     

     

    امیدوارم روزی در جهان باشه که چندین دین در کار نباشه، جهان دارای یک دین باشه که در اون تمام افراد خرد خودشون رو برای تجربه و ستایش خدا به کار ببرن. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۲۷۴)

     

     

    هدف غایی من پاکسازی نژادیه. از اعماق وجودم می‌دونم که این کار رو باید در زندگی انجام بدم. اگه بخوام که آلمان دوباره سرپا شه، اگه من آلمانی بدون یهودی می‌خوام و اروپایی بدون یهودی، باید با هیتلر بمونم. تنها از طریق اونه که می‌تونم این‌ها رو محقق کنم. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۳۴۸)

     

     

     

    عبارت اسپینوزا که گوته رو بسیار تحت تاثیر قرار داد به یاد بیار: «کسی که واقعا خدا رو دوست داره، نباید انتظار داشته باشه که خدا هم در عوض او رو دوست داشته باشه.» او می‌گه حماقته که خدا رو دوست داشته باشیم با چشم‌داشت به دریافت عشق از طرف او. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۳۹۹)

     

     

     

    من چی هستم؟ ذات و ماهیت من چیه؟ اون چیه که منو این‌طور که هستم می‌سازه؟ اون چیه که منجر به شکل‌گیری من به این صورت می‌شه و نه شخص دیگه‌ای؟ وقتی به موجودیت فکر می‌کنم، حقیقتی بنیادین بدیهی به نظر می‌رسه: من مثل هر چیزی که زنده‌ست، سعی می‌کنم تا بر موجودیت خودم ثبات داشته باشم. (مسئله اسپینوزا – صفحه ۴۵۵)

     

     

    پیشنهاد مطالعه برای علاقمندان مسئله اسپینوزا اروین د یالوم

     

    شعر صبح دروغین هوشنگ ابتهاج

     

    رقیبم گر هنر هم دزدد از من من نخواهد شد شهریار

     

    شعر قلعه ی سقریم نیما یوشیج

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»