گُل

گُل

  • گُل

     

    باغ می گوید:
    که گل زیباست در میان سبزه ها
    چلچله با حنجره
    رازِ گل را می نوشت،
    راهِ باران تا زمین
    شوق وصل یک نگاه!
    باد از هر طرف در گوشِ گل
    دلخنده ی یک زندگی
    پروانه اما دور خود
    چرخشی با یک ادا
    نازِ گل را می خرید،
    صحبت از خاموشی یک بلبلُ
    خم به ابروی گل وُ دلدادگی
    زرد شد رنگ باغ از این همه شیدا شدن!
    رنگِ گل خود زندگی است
    گل نباشد زندگی را چاره نیست
    از زبان گل، عشق معنا گرفت
    در جوارش زندگی را می توان آسان گرفت.

    گل،،،،، کتاب سلام صبح ،،،،،،،ص ۶۷
    #مسعود آزادبخت

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مسعود آزادبخت
    Latest posts by مسعود آزادبخت (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *