برگشت

برگشت

  • برگشت

    چشمانم پر می کشد
    از لایه های خاکستر ترس!
    بر می گردم به عقب
    زاغکی پنیری دزدید
    نه!
    دوباره به عقب
    زاغکی پنیرش را به روباه گرسنه داد،
    پر می کشم
    از رنج های حک شده کلاغ
    و بر دلهای وحشت زده از تاریکی فرود می آیم
    زاغکی پنیری دزدید
    روباه
    کدخدا را بوسید.
    مسعود آزادبخت کتاب گاهی سپید صفحه ی ۳۰

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مسعود آزادبخت
    Latest posts by مسعود آزادبخت (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *