آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس

گله عاشق – آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس

  • دکلمه صوتی شعر گله عاشق استاد شهریار + پخش آنلاین و متن کامل.آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس گله‌ای کردم و از یک گله بیگانه شدی آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس.

     

    آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس – شعر گله عاشق شهریار 

     

    آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس

    آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس

     

    گله‌ای کردم و از یک گله بیگانه شدی

    آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس

     

    مسند مصر ترا ای مه کنعان که مرا

    ناله هایی است در این کلبه احزان که مپرس

     

    سرونازا گرم اینگونه کشی پای از سر

    منت آنگونه شوم دست به دامان که مپرس

     

    گوهر عشق که دریا همه ساحل بنمود

    آخرم داد چنان تخته به طوفان که مپرس

     

    عقل خوش گفت چو در پوست نمی‌گنجیدم

    که دلی بشکند آن پسته خندان که مپرس

     

    بوسه بر لعل لبت باد حلال خط سبز

    که پلی بسته به سر چشمه حیوان که مپرس

     

    این که پرواز گرفته است همای شوقم

    به هواداری سرویست خرامان که مپرس

     

    دفتر عشق که سر خط همه شوق است و امید

    آیتی خواندمش از یاس به پایان که مپرس

     

    شهریارا دل از این سلسله‌مویان برگیر

    که چنانم من از این جمع پریشان که مپرس

     

     

    غزل گله عاشق شهریار

    البته لازم به ذکر است که نام این غزل شهریار «گله عاشق» است اما به طور معمول در میان مردم به مصرع اول آن یعنی «آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس» معروف است.

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    شهریار قالب: غزل وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس شهریار است. این قطعه‌ها توسط پری سانکنی عندلیب،عرفان حیدری خسرو خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    ییلاق

    (یِ) [ تر. ] (اِ.)
    ۱- کوهپایه، جای سردسیر.
    ۲- اقامتگاه تابستانی، جای خوش آب و هوا.

     

    دیدگاه کاربران درباره ی غزل آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس شهریار

     

    مرتضی یمینی می گوید :
    به نظر من وزن شعر فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات است. من در این زمینه تخصصی ندارم و بعضی چیزها را به طور خود آموز یاد گرفته ام. طبیعی است دانشم ناقص باشد.

     

    غزل آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس اثر کیست؟

    این شعر اثر شهریار است.

     

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۴ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *